بازگشت

يزيد جنايتكار


پدر يزيد: معاويه، مادرش: «ميسون» صحرانشين، و معلم سرخانه اش: سرجون رومي بود. يزيد كينه و دشمني با بني هاشم و خاندان پيامبر صلي الله عليه و آله و نظاير اين گونه امور را از پدر؛ روحيه صحرانشيني (آزادي و لاقيدي افراطي) و پندارهاي خرافي جاهلي را از مادر؛ و ميگساري و دشمني با اسلام و مسلمانان را از معلّم مسيحي و روميش فراگرفت.

به شهادت تاريخ، يزيد هيچگونه شخصيّت و علايق ديني نداشت. وي جواني بود كه حتّي در زمان حيات پدر، اعتنايي به اصول و قوانين اسلام نمي كرد و كاري جز عيّاشي و بي بند و باري و شهوتراني نمي شناخت. يزيد در سه سال حكومت خود، فجايعي به راه انداخت كه از صدر تاريخ اسلام تا آن روز، با آن همه فتنه ها كه در گذشته رخ داده بود، سابقه نداشت.

درسال اول، حضرت حسين بن علي عليه السلام را كه سبط پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله بود با فرزندان و خويشان و يارانش به فجيعترين وضعي كشت و زنان و كودكان و اهل بيت پيغمبر را به همراه سرهاي بريده شهدا در شهرها گردانيد [1] در سال دوم، مدينه را قتل عام كرد و خون و مال و عرض ‍ مردم را سه روز بر لشكريان خود مباح ساخت. [2] .

در سال سوم نيز كعبه مقدّسه را خراب كرده و آتش زد. [3] .

پس از يزيد، آل مروان كه تيره ديگري از بني اُميّه بودند، زمام حكومت اسلامي را (به تفصيلي كه در تواريخ ضبط شده) در دست گرفتند. حكومت اين دسته، يازده نفري، كه نزديك به هفتاد سال ادامه داشت، روزگار تيره و شومي را براي اسلام و مسلمين به وجود آورد كه در تاريخ كمتر نظير دارد. در عصر آنان، جز يك امپراطوري عربي استبدادي، كه نام خلافت اسلامي! بر آن گذاشته شده بود، بر جهان اسلام حكومت نمي كرد و در دوره حكومت اينان كار به جايي كشيد

كه خليفه وقت كه به اصطلاح جانشين پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله و يگانه حامي دين شمرده مي شد، بي محابا تصميم گرفت بالاي خانه كعبه غرفه اي بسازد تا در موسم حج در آنجا مخصوصا به خوشگذراني بپردازد! [4] .


پاورقي

[1] يعقوبي ج 2 ص 216. ابوالفداء ج 1 ص 190. مروج الذهب ج 3 ص 64 و تواريخ ديگر.

[2] تاريخ يعقوبي ج 2 ص 243. ابوالفداء ج 1 ص 192. مروج الذهب ج 3 ص 78.

[3] يعقوبي ج 2 ص 224. ابي الفداء ج 1 ص 192. مروج الذهب ج 3 ص 81.

[4] شيعه در اسلام، علامه طباطبائي: همان صفحه 25.