بازگشت

خريد سلاح و مهمات


اولين اولويت ليست نيازمنديهاي نهضت و خرج دارايي آن، تهيه سلاح و جنگ افزارهاي مرسوم آن روز بود كه در شهر كوفه فراوان يافت مي شد.

در اين شهر به علت موقعيت نظامي خود لشكريان و جنگجويان، انواع سلاحها در بهترين نوع خود ساخته مي شد. و اين شهر در ساختن تسليحات با شهرهاي ديگر به دليل همين ويژگي نظامي، رقابت مي كرد.

كارگاههاي كوفه سلاحهاي متعددي از قبيل: شمشير، نيزه، پيكان، كمان، زره، خودهاي آهنين و غير آن مي ساختند. و بازار را از اين سلاحها مملو مي كردند. عمده هداياي مردم، صرف خريد اين تسليحات به اضافه خانه و اسبان مي گشت.

از آنجا كه مي توانيم استنباط كنيم كه بخش اعظم اين هدايا در جهت به دست آوردن سلاح خرج مي شد، كه بدانيم همان افراد برگزيده و متخصص ‍ و سازمان يافته توسط مسلم، براي جمع آوري كمكها، همانها نيز مسئوليت خريد انواع سلاحها را به عهده داشتند.

مسلم بن عقيل انجام اين مهم را نيز به دوش كساني چون ابوثمامه صائدي كه در كار اسلحه از آگاهي و خبرگي وسيعي بر خوردار بود. به قول مورخين او براي نهضت اسلحه تهيه مي كرد، و در اين كار خبره بود. او از دلاوران عرب و بزرگان شيعه به شمار مي رفت [1] گذاشته بود. نا گفته نماند كه هاني بن عروه نيز در كار خريد اسلحه دخالت داشت. [2] .

امر تهيه سلاح، بسيار مهم و حساس بود، زيرا مي بايست دور از چشم مأموران حاكمم هوداران بني اميه و رعايت مسائل امنيتي صورت بگيرد.

حجم زياد سلاحها قطعا انظار را به خود جلب مي كرد لذا براي دور كردن توجه شرطه شهر، اين سلاحها پخش شده، هر بخشي در جايي و خانه اي قرار مي گرفت، تا كسي سوءظن نبرد.رهبران قيام براي جلوگيري از هر برخورد غير منتظره، بر حسن انجام اين كار دقت زياد داشتند و آن را براي پيشرفت و گسترش امور نهضت ضروري مي دانستند.

اهميت سلاح در جنگهاي احيانا نابرابر، نقش خاصي داشت لذا پيشوايان نهضت بر افزايش سلاح و نگهداري آنها تأكيد بسيار مي ورزيدند.

فعاليتهاي سفير حسين؛ مسلم در تمام زمينه هاي جامعه كوفه گسترش يافته بود، و انواع نيازمنديهاي مردم را بر طرف مي كرد.

وي به عنوان فقيهي توانا، با آگاهي عميق در امور شرع و تنزيل قرآن و تفسير و تأويل آن، نمايندگي فقهي و شرعي امام حسين؛ سبط رسول خدا را نيز به عهده داشت. و به عنوان سفير تام الاختيار امام، در تمام زمينه ها اعم از ديني و دنيوي مصدر افتاء و مرجع پاسخگويي مردم محسوب مي گشت. و در امور شرعي به وي مراجعه مي شد، ليكن متأسفانه مورخين كمترين گزارشي در اين زمينه از حضرت ضبط نكرده اند. و ما را از اين زلال محروم داشته اند.


پاورقي

[1] تاريخ طبري، ج 4، ص 271 و غيره.

[2] الاخبارالطوال، ص 235.