بازگشت

جمع آوري امكانات


عمليات گسترده اي براي جمع آوري اموال و امكانات در جهت تقويت توانايي مالي جنبش صورت گرفت. مردم آنچه كه داشتند تقديم كردند...

لازم به يادآوري است كه پس از بيعت مردم با مسلم در همان روزهاي اوليه، اموال زيادي تقديم ايشان گشت، ليكن حضرت از پذيرش اين اموال به عنوان هديه شخصي و مانند آن آيا ورزيدند و اموال را شخصا نگرفتند.

مورخين مي گويند:... سپس مردم اموال زيادي به حضرت مسلم تقديم داشتند ليكن ايشان (درمي) را نيز از اين اموال نپذيرفت [1] .

رهبر خويشتن دار قيام، گروهي از نخبگان مورد اعتماد را براي نگهداري و پذيرش كمكهاي مالي و غير مالي تعيين كرد. آري، مسلم از آنان نبود كه براي دنيا و متاع ارزان قيمت آن زندگي كند. وي سوگند خورده بود تا در راه خدا و رسول و مصالح امت، جانبداري كند لذا زيباترين و شگفت انگيزترين نمونه هاي اخلاقي، علو و مناعت طبع را در اين ميدان به نمايش گذاشت. وي با اين كار عملا هدف خود را نيز از آمدن به آن ديار نشان داد حضرت با زبان حال فرمود:

من به شهر شما نيامده ام تا شما را زير سلطه خود در آورم و مالك مقدرات شما گردم و مانند سياست پيشگاني كه آب دهانشان براي ماديات سراريز مي شود، نيستم. آري، حضور من در ميان شما براي هدفي والا و مقدس ‍ مي باشد.

مسلم مي توانست اموال اهدايي مردم را خود گرفته در راه مخارج نهضت صرف كند، ليكن وي با كار خود درسي را در انقلاب و عفت از خود به جا گذاشت و از پذيرش اين كمكها به نام وي خودداري نمود.

عمليات جمع آوري كمكها از همين مرحله آغاز گشت. و سفير عده اي از ياران خود، مانند: مجاهد دلير: ابوثمامه صائدي [2] را كه از برجسته ترين ياران حضرت بود بدين كار گماشت.

او به عنوان صندوق دار و مسئول مالي اين نهضت بود، همانطور كه گفته شده است كه: هاني بن عروه نيز كمكهاي مالي مردم را جمع آوري مي كرد [3] .

نيروي مادي و توانايي مالي، يكي از مهمترين اركان نهضت است، و يكي از بنيادهاي هر جنبش پيروز به شمار مي رود.

اگر اموال حضرت خديجه سلام الله عليها را به ياد داشته باشيم مي بينيم كه: يكي از ستونهاي تقويت و گسترش اسلام همين اموال بود كه در راه خدا مصرف گشت. و بدين وسيله توانايي اقتصادي و مالي اسلام در اوايل بعثت تأمين شد.

مسلم نه تنها هداياي مردم را نپذيرفت بلكه آنچه را كه با خود داشت نيز در اين راه خرج كرد؛ و حتي با قرض گرفتن از اين و آن و هموار ساختن رنج سئوال و در خواست بر خود، به سهم خود توان مالي نهضت را بالا برد. اين حركت نشانه روح بلند و منبع رهبر قيام كوفه است. و مورخين، درباره مقدار بدهي حضرت روايات مختلفي نقل كرده اند: طبري، ششصد درهم، ابن اثير، هفتصد و دينوري، هزار درهم روايت مي كنند.

وام ستاندن مسلم به اين معنا نيست كه وي دست خالي وارد كوفه شده بود آن طور كه عقاد برداشت كرده است بلكه بخشهاي زياد و نيازهاي متعدد، نخست وي را دست خالي و سپس وادار به قرض گرفتن مي كنند.

البته خود عقاد به اهميت امكانات مالي و حساسيت آن در چنين شرايط دشواري اعتراف مي كند و مي نويسد:

امكانات مادي، عقبه و پيچ تندي اين كه بسياري از دعوتهاي بزرگ را به تعويق انداخته است. با اين همه در اين نهضت اين عقبه سركش رام مي گردد... و سپس وي درباره سفير حسين عليه السلام اضافه مي كند: اگر وي در صدد جمع آوري اموال و امكانات مادي به وسايل سياسي و دنيوي بود، به دست آوردن آنچه كه مي خواست براي وي دشوار نبود، حتي وي پس ‍ از آنكه به روايتي، حدود سي هزار تن به عنوان نماينده امام با وي بيعت كردند.مي توانست دارالاماره را محاصره كرده با سرنگون كردن حكومت محلي، حكومت حسيني را ايجاد كند. و سپس با فرستادن نمايندگاني به سوي حكام ديگر شهرهاي دولت شرقي، از آنان به نام امام (ع) بيعت بگيرد، والياني تعيين كند، و لشكري انبوه فراهم سازد [4] .


پاورقي

[1] مقتل الحسين (ع)/ خوارزمي، ج 1، ص 167. الفتوح / ابن اعثم، ج 5، ص 57.

[2] تاريخ طبري، ج 4، ص 271. الارشاد، ص 208. تاريخ ابن کثير، ج 8، ص 153.

[3] الاخبار الطويل / دينوري، ص 235.

[4] کتاب: ابوالشهداء/ عقاد، ص 123، سال 1969 م، بيروت.