بازگشت

تعيين جانشيناني براي گرفتن بيعت


كساني گمان برده اند كه گرفتن بيعت از هزاران تن، كار آساني مي باشد، و مسأله را خيلي ساده مطرح كرده اند؛ مثلا نقل نموده اند: هزاران تن همگي با هم و پي درپي طي يك شب و چاشتگاه همان شب با مسلم بيعت نمودند.

و با اين گونه روايات، ديگران را در انديشه فرو برده اند كه فكر كنند چنين جمع يك دست و متجانسي مي توانست هر حركت پيروزمندي را به سامان برساند.ليكن روايت بيعت نيز مانند ديگر حوادث و روايان تاريخي با ابهامات و حذف جزئيات لازم ذكر شده است. و ما بايستي با توجه به چنين اشكالاتي اين روايان را جداي از پوششهاي نادرست و خلاف حقيقت، مربوط به همان و كيفيت آن درك كنيم.

مسلم بن عقيل براي گرفتن بيعت از مردم، عده اي از برجستگان و فدائيان و مخلصين اهل بيت را انتخاب كرد. اين انتخاب به دلايل امنيتي و غير آن صورت گرفت؛ زيرا بيعت گيرنده از مردم بايستي نسبت به آنان شناخت نسبي داشته باشد، و فرصت كافي نيز براي اين مهم در اختيارش قرار گيرد. وانگهي در مرحله بعدي كه پنهان شدن سفير را در پي داشت، مي بايست جايگاه و مقر وي مكتوب باشد و مردم با نمايندگان آن جناب كه آنان را تعيين كرده و به آنان صلاحيت شرعي و جواز انجام اين مهم را عطا كرده بود، بيعت نمايند.

اين مجاهد جليل القدر كه به جانشيني خاص حضرت انتخاب شده بودند و از مردم به نيابت از ايشان بيعت مي گرفتند عبارت بودند از: حبيب بن مظاهر اسدي، مسلم بن عوسجه اسدي، عبد الله بن عمروكندي كوفي، عباس بن جعده جدلي و عبدالرحمن بن عبدربه انصاري خزرجي.

افراد بالا كه از دلاوران و رادمردان استوار در راه دين و پايدار بر كلمه توحيد و فراخوان به راه خدا و رسولش بودند، از سوي مسلم براي اخذ بيعت، و برخي ديگر از كارها كه نيازمند امانت، صداقت و توانايي بود، برگزيده شدند.

آنان نيز وظايف خطير خود را با سربلندي انجام دادند و به سوي همان اهدافي رهسپار شدند كه رهبرشان مي شتافت. و در همان ميدان هماورد طلبيدند كه پيشوايشان به وعده خود وفا كرده بود.(و ما بدلوا تبديلا).