بازگشت

تشخيص شايسته ترين مرد


انتخاب شخص مناسبي براي سفارت، نه كاري است خرد يا مبتني بر گرايشي سياسي و تأملي زود گذر از طرف رهبر، بلكه تعيين فردي شايسته در اين شرايط دشوار، بيانگر كامل موضع امام در برابر بحران كوفه و استواري حضرتش در پيگيري خواست محرومين آن ديار است لذا قرعه به يكي از والاترين اقطاب خاندان ابوطالب و يكي از درخشنده ترين ستارگان بيت نبوت و رسالت، اصابت مي كند و امام حسين - عليه السلام - پس از انباشته شدن نامه هاي اهل كوفه در برابر حضرتش با استعانت از پروردگارش و الهام گرفتن از عالم بالا، مسلم را بر مي گزيند:

در آن حال امام حسين - عليه السلام - برخاست، و مابين ركن و مقام دو ركعت نماز بجا آورد، سپس در اينكار از خداوند خير و ميمنت طلبيده، مسلم بن عقيل - قدس الله روحه - را نزد خود خواند، و او را از قضايا مطلع ساخته، جواب نامه هاي اهل كوفه را نوشته، همراه وي گسيل داشت [1] .

بنابراين، گزينش مجاهد بزرگ مسلم بن عقيل به عنوان نماينده شخص ‍ امام و نايب خاص وي و سفير آن حضرت، روشنگر سيرت و سياست امام حسين - عليه السلام - مي باشد. و امتيازات مخفي مسلم را در زمينه هاي روحي، علمي پشتكار، شجاعت و باقي صلاحيت هاي مهم - كه جوانان بني هاشم با آن نمو كرده اند - بخوبي آشكار مي كند.

نقش مسلم محدود نيست و او فرستاده اي معمولي، مقيد در محدوده خاصي و يا نايبي دنيوي نمي باشد، بلكه مسؤوليت وي در تمام امور ديني و دنيوي، مطلق و تام است؛با صلاحيت هاي گسترده و مسؤوليت هاي چندگانه، آن چنان كه شرايط اين مرحله و عمل ايجاب مي كند.

سفير حسين - عليه السلام - به دليل داشتن فضايل فقهي، پرهيزكاري، بيداري، ورع، عزت، عمل و ديگر مظاهر عظمت و اصول مجد و بزرگي، از اختيارات تام در سفارت خود برخوردار است و اين اختيارات رهين صفات والاي وي است.

عجيب نيست كه مردي بار مسؤوليت تعيين مسير آينده حركت را بكشد كه توانايي هاي مختلفي را داشته باشد و شايستگي كامل را براي نيابت سبط گرامي پيامبر اكرم در او جمع باشد او در حدي از لياقت و پشتكاري قرار دارد كه با اختيار تام و توانايي كم نظيري جنبش كوفه را اداره كند؛زيرا اين مرد از واقعيت تلخ آگاه است و از نزديك، شاهد آلام و رنجهاي ملتهاي مسلمان آن روز مي باشد.

وي پابپاي حوادث و رويدادها پيش مي رود و دردهاي امت را لمس مي كند چهار چوب حركت و مسير سياسي آينده خود را به خوبي مي داند و در جهت حل مشكلات امت و چاره جويي معضلات آنان با امام همكار است و شيوه امام را براي حل اين مشكلات به كار بسته است.

با اين اوصاف است كه وي بازوي پسر عم خود و رايزن و مشاور وي محسوب مي گردد، و در مسائل مربوط به آينده نهضت، مورد مشاوره قرار دارد، مظالم و مشكلات مسلمانان با وي در ميان گذاشته مي شود. رسالت و شايسته ترين مردمان براي نگهباني از دين حنيف اسلام، به دفاع از آرمانهاي اصيل اين دين برانگيزد.

اما اين كه چرا مسلم بدين كار مهم برگزيده مي شود نه شخص ديگري از رادمردان بني هاشم، به شايستگي و گوي سبقت بردنهاي متعدد اين بزرگ مرد در عرصه هاي مختلف برمي گردد.

ما بخاطر فاصله زماني و فقدان گزارشهاي مفصل در اين زمينه، نمي توانيم ويژگيهاي شخصيتي بزرگان بني هاشم را مورد تطبيق و بررسي قرار دهيم، ليكن همينقدر روشن و مسلم است كه مسلم بن عقيل از علما وفقهاي بزرگ بني هاشم بوده است و يك هاشمي نمونه در عرصه جهاد و اجتهاد و جلالت شأن محسوب مي گردد.

دليل ما در اين قضاوت، رأي صريح امام درباره اوست كه وي را بر ديگر اعضاي اين خاندان پاك مقدم مي دارد.

امام با كلماتي از مسلم ياد مي كند كه گوياي نظر ماست؛مثلا اين تعابير را از امام ملاحظه كنيد:

... برادرم، پسر عمويم مورد اعتمادم از خاندانم [2] .

و در روايت ديگري در نامه اي كه امام، همراه مسلم به كوفه روانه مي كند، درباره او مي گويد:... وي از ديگر افراد اهل بيت، نزد من برتر و افضل است [3] .

شكي نيست كه تقدس و پاكي روح مسلم برگرفته از روح مقدس سبط گرامي فرستاده خدا و پيام آور آسمان است كه به نماز ما بين ركن و مقام مي ايستد و از خداي خود كمك مي خواهد تا نماينده اي براي دردهاي امت، بدرستي انتخاب كند.


پاورقي

[1] نفس المهموم / قمي، ص 51.

[2] تاريخ طبري، ج 4، ص 262، الارشاد، ص 204، و ديگران.

[3] منتخب / طريحي، ج 2، ص 83.