بازگشت

ويژگيهاي نماينده عادي


پيش از پرداختن به شخص نماينده سبط رسول خدا - صلي الله عليه و آله - و قبل از آنكه ويژگيهاي والاي اين سفير فوق العاده و ويژه را درك كنيم، لازم مي دانم مهمترين شرايط فرستادن يك نماينده معمولي و ويژگيهاي موجود در او را براي ايفاي كامل نقش خود بيان داريم.

ما اين نكته را براي احاطه به عظمت شخص سفير حسيني، سودمند مي دانيم ملل، اقوام و پادشاهان عرب و عجم، برداشتن ويژگيهايي در نماينده عادي كه به سوي پادشاهان، اقوام و شهرهاي ديگر، براي امور مهم نظامي و سياسي فرستاده مي شود؛ اتفاق نظر دارند؛ مثلا مي گويند:

نماينده و فرستاده، نيازمند بردباري و فروبردن خشم خود است، تا آنجا كه بتواند دير به دست آمدن فرصت و موقعيت را تحمل كند و در مقام ركود امور، صبر پيشه سازد؛ چه بسا كه نماينده به پيش شخص سبك عقلي فرستاده مي شود و از او حرف ناهنجاري مي شنود، آتش خشم او را تباه مي سازد و او را از استيفاي حجت ها و ايفاي وظايف خود(و همه آنچه كه بخاطر آن به عنوان پيك آمده است) باز دارد. در صورتي كه او با بردباري و فرو بردن خشم خود به پيروزي و به دست آوردن مراد خود، تواناتر مي باشد.

فرستاده اگر اهل درنگ، صبر و خرد سنجيده نباشد و اختياردار عقل خود نگردد، حزم را پيشه نسازد و در امور، به خرد خود مراجعه نكند و تنها آراي صائب و مورد تأييد عقل را دنبال نكند، اين چنين فرستاده اي را عجله و پيچيدگي شرايط تنها به دو نتيجه مي رساند و او امكان انتخاب راه سومي را نخواهد داشت؛ يا آن كه وي بخاطر عجله و تندي نقص غرض كرده، آنان را كه او را فرستاده اند مغبون ساخته با سران كشور ميزبان خود هم آوا شده و سود آنان را مد نظر قرار مي دهد؛ و يا آنكه وظايف خود را انجام نداده، بدون حصول به مقصود و حل مشكل - همانطور كه آمده باز خواهد گشت و موفق به انجام كاري نخواهد شد [1] .

ديگري نيز درباره كارهاي سياسي و نامه هاي ديپلماتيك مي گويد: در زمينه صلح و آتش بس و كارهاي مهم و گفتگوهاي سياسي از طرف خود، مردي را انتخاب كن كه داراي خصوصيات ذيل باشد:

فرزانه، سخنور، آبديده، سرد و گرم چشيده، هوشيار، آماده استفاده از فرصت، داراي رأي استوار و سخن قاطع، زباني توانا و قلبي آهنين، زيرك در استفاده از تدبيرهاي ظريف و حساس، پذيرنده دورانديشي و رأي صائب تو، و آنچه از وي در اين مورد خواسته باشي، و آنچه درباره هوشياري و تفكيك امور به او گفته باشي؛ اگر خواستار جلب خوبي به سوي تو باشد، به بهترين شيوه از عهده كار برآيد و در هنگام دفع شري از تو، اين كار را به خوبي انجام دهد.

براي سفارت مردي را برگزين با فصاحتي آماده استفاده حاضر جواب، خوش سيما، دست يابنده بر حجت ها، كه بافته هاي دشمنت را پنبه كند، و آنچه را كه دشمن خراب كرده است، استوار سازد.

فرستاده تو بايستي از خانواده هاي محترم و دودماني با همت والا باشد، زيرا چنين كسي ناگزير گام در راه بزرگان خاندان خود گذاشته، ارزشهاي مقبول دودمان خود را حفظ خواهد كرد و خود را همطراز بزرگان خاندان خود قرار خواهد داد.

اگر كسي را با اين خصوصيات به دست آوردي، او را از نزديكان خود قرار ده و هر چه را كه در انديشه ات مي شكفد - چه كوچك و چه بزرگ - با او در ميان بگذارد و در آراء و نظرات خرد وكلان خو با وي به مشورت بپرداز... [2] .

اهميت مسأله انتخاب نماينده و پيك، تا جايي مي رسد كه يكي از موضوعات شعر قرار گرفته و شعرا در قصايد متعددي به اهميت اين ويژگيها در عرصه سياست مي پردازند مثلا:

رسول و فرستاده، محل اسرار و نظرات تو مي باشد، پس براي استواري رأي خود امين ترين و ناصحترين فردي را كه به دست مي آوري انتخاب كن.

كارها بر كودن، دشوار مي گردد ليكن اگر شخص تيزهوشي به همان امور بپردازد آن كارها را شايسته تر به سامان خواهد رساند.

اگر فرستاده اي را بر مي گزيني در انتخاب وي مسامحه و ظاهربيني را روا مدار.

در انتخاب نام نيك و خوش منظري رسول، سخن پيامبر را براي تيمن و پيروزي در كارت، مد نظر قرار ده.

رسولي را انتخاب كن كه يا پي گير يا با نفوذ يا قدرت ريسك را داشته باشد و يا در كارهاي خود رستگار و پيروز گردد [3] .



و شاعر ديگري مي گويد:

اگر رسولي و پيكي را به جايي فرستادي، وظايف او را مشخص كرده به او بفهمان و آگاه و بينا كن.

از گفتن هيچ نكته و پندي به وي كوتاهي نكن، اگر چه خردمند و فرزانه باشد

اگر از گفتن مسأله اي خودداري كردي، وي را بخاطر نداشتن علم غيب به اسرارت ملامت مكن [4] .



شاعر، بيان جزئيات وظايف سفير را اساس كار مي داند، هر چند شاعر ديگري با اين اصل مخالفت كرده مي گويد:



اذا كنت في حاجة مرسلا

فارسل حكيما ولاتوصه



اگر رسولي را به سفارت فرستادي،فرزانه اي را بدين كار گسيل دار و ديگر كارها را به او سپرده به وي دستور نده.

فرستاده ات را خوب انتخاب كن،چرا كه فرستاده،نشانه خرد و درجه فرزانگي فرستنده است.

اگر اين فرستاده حكيم باشد،رسالت خود را به بهترين وجه انجام مي دهد و كارهاي سست را استوار كرده،درهاي بسته و قفل زده را با خرد خود مي گشايد.

و اگر فرستاده ات مغرور و فريب خورده باشد،آنچه را كه به نفع خودش ‍ است عليه خود،مبدل خواهد كرد [5] .



و بالأخره ابيات ذيل نيز تراويده ذهن شاعري ديگر است:

من تو را به نمايندگي از جانب خودم، پس از انديشه هاي مكرر انتخاب كردم.

بدان كه اگر خلاف دستورات من عمل كني و در عين حال به مطلوب برسي و مقصود مرا برآورده سازي، بخاطر اين كار تو را ستايش نخواهم كرد

و اگر طبق دستورات من عملي كني، ليكن موانعي در برابر تو پيدا شوند و تو را از وصول به مطلوب باز دارند، عذرت را خواهم پذيرفت.

اگر فرستاده نظرات خود را مستقلا و بدون نظرخواهي از فرستنده خود به كار گيرد و با مافوق، مخالفت كند، در حقيقت او دشمن است [6] .



در بيت دوم از ابيات فوق، بر اطاعت و رعايت دستورات، آنچنان تأكيد شده است كه اگر به فرض فرستاده از راه ديگري - عاجز رعايت دستورات صادره، موفق به انجام وظايف خود گردد و مقصود مافوق را برآورد، باز كارش قابل ستايش و تمجيد نيست؛بلكه حتي بخاطر زيرپا نهادن دستورات مافوق، توبيخ خواهد شد.

نمونه هاي بالا گوشه هايي بود از تجربيات ملتها و دستورات عقل و رسوم متعارف، تعيين شده باشد، آن هنگام مي توان ويژگيهاي سفير شخصي سبط گرامي پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - را تصور كرد. سفير امام نه به سوي سلطاني يا براي مأموريتي محدود- كه به سوي ملتي محروم، گرد آمده با انگيزه هاي متضاد، در شهري كه پايتختي است در بردارنده انواع تناقضات و مشكلات، اين سفير بايستي آيينه تمام نماي امام باشد، و تبلور انديشه آن حضرت؛چرا كه امام اميرالمؤمنين علي - عليه السلام - در اين مورد مي فرمايد:

رسولك ترجمان عقلك، و كتابك ابلغ ما ينطق عنك [7] .

سفير تو بازگو كننده خردت مي باشد و نامه ات گوياترين سخنوري است كه از تو سخن مي گويد.


پاورقي

[1] رسل الملوک /ابن فراء، ص 40 و 41 به تحقيق: دکتر صلاح الدين منحد، ط دوم سال 1972 م.

[2] رسل الملوک، ص 33 و 34.

[3] رسل الملوک، ص 89:



ان الرسول مکان راءيک فالتمس

للراءي آمن من وجدت اءنصحا



تاءبي الامور علي الغبي فان سعي

فيهاالذکي، فبالحرا اءن تصلحا



فاذا تخيرت الرسول فلاتکن

متجوزا في امره متسمحا



و توخ في حسن اسمه و روائه

قول النبي تيمنا و تنجحا



واجعله اما ماضيا اونافذا

او ياسرا او منجحا او مفلحا.

[4] رسل الملوک، ص 90:



اذا ارسلت في امر رسولا

فافهمه و ارسله اديبا



ولاتترک وصيته بشي ء

و ان هوکان ذا عقل لبيبا



فان ضيعت ذاک فلا تلمه

علي ان لم يکن حفظ الغيوبا.

[5] رسل الملوک، ص 38.



تخير رسولک ان الرسول

يدل علي عقل من اءرسله



تراه اذا کان داحکمة

يبلغ احسن ما حمله



فيبرم منتقصات الامور

و يفتح ابوابها المقفله



و يرجع ان کان ذاغره

عليه الامور التي هن له.

[6] رسل الملوک، ص 32:



اني انتدبتک للرسالة بعدما

دبرت امري مبديا و معاودا



اعلم بانک ان اضعت وصيتي

واصبت، لم اک للاصابة حامدا



و اذا اجدت بها فعاقک عائق

عما اردت بسطت عذرک جاهدا



ان الرسول اذا استبد براءية

و عصي ولي الامر کان معاندا.

[7] نهج البلاغه فيض، کلمات قصار، 293، ص 1231، ط بيروت، سال 1963 م.