بازگشت

زهير بن قين بن قيسي انماري بجلي


زهير بن قين از رجال معروف و از شرفا و اعيان كوفه و از شجاعان مشهور بوده كه در غزوات اسلامي رشادت هائي را از خود بروز داده، زهير در كربلا سردار ستون راست لشگر حضر ابي عبدالله و به گفته ابي مخنف بيست سوار با او بوده و چنانكه پيش از اين نگاشته شد از طريق مكه بكربلا خود را در ركاب امام عليه السلام پيوسته در بين راه و در كربلا از براي تهييج و تشويق جان نثاران نطق ها نموده و كفايت ها به خرج داده او در ميدان جنگ در صف دشمن نطقي غرا نموده و لشگر را چنين طرف خطاب قرار داده [1] :

يا اهل الكوفه نذار لكم من عذاب الله نذار، ان حقا علي المسلم نصيحة اخيه المسلم و نحن حتي الان اخوة و علي دين واحد و ملة واحد و ما لم يقع بنينا و بينكم السيف فاذا وقع السيف انقطعت العصبه و كنا امة و كنتم امة ان الله قد ابتلانا و اياكم بذرية نبيه لينظر ما نحن و انتم عاملون، انا ندعوكم الي نصرهم و خذلان الطاغية


عبيدالله بن زياد فانكم لا تدركون منها الا السوء عمر سلطانهما كله، انهما يسملان اعينكم و يقطعان ايديكم و ارجلكم و يمثلان بكم و يرفعانكم علي جذوع النخل و يقتلان اما ثلكم و قرائكم امثال حجر بن عدي و اصحابه و هاني بن عروة و اشباهه

يعني اي مردم كوفه زنهار بر شما از عذاب خدا زنهار بترسيد و برحذر باشيد به درستي كه بر هر مسلماني واجب است كه برادر مسلمان خود را نصيحت كند و ما با شما تا به حال با يكديگر برادر بوده و بر يكدين و بر يك ملت مي باشيم تا وقتي كه بين ما و شما شمشير كشيده نشود و ليكن وقتي كار به شمشير كشيد رشته برادري و هم كيشي ما گسيخته مي شود و آن گاه ما يك امتي خواهيم بود و شما يك امتي، اينك بدانيد كه به راستي و حقيقت خداي متعال ما و شما را به واسطه ذريه پيغمبر خودش در مورد امتحان و آزمايش در آورده تا ما را بيازمايد و ببيند كه ما و شما چه كار خواهيم كرد هم اكنون ما شما را به ياري پسر پيغمبر و ذراري او دعوت مي كنيم و مي خواهيم كه از اين مرد سركش طاغي عبيدالله پسر زياد دوري كنيد و او را واگذاريد كه از او و اربابش يزيد پسر معاويه جز بدرفتاري و ستم و آزار به شما نرسيده و نخواهد رسيد هم اينانند كه به چشم هاي شما ميلهاي سرخ كرده از آتش كشيده و مي كشند و دست و پاهاي شما را بريده و مي برند و شما را مثله مي نمايند هم اين ها مي باشند كه شما را به بالاي دار كشيده و به نخله هاي خرما مي آويزند هم ايشانند كه امثال و نظائر شما و قاريان قرآن شما را مي كشند كه آن ها مانند حجر بن عدي و ياران او و هاني بن عروه و مانندان ايشان بودند - از جمله حماسه و رجز زهير اين ابيات بوده: انا زهير و انا ابن القين و في يميني مرهف الحذين اذودكم بالسيف عن حسين ان حسينا احد السبطين (الخ) [2] زهير با شجاعتي كه داشت جنگي سخت نموده، خود را بر قلب لشگر دشمن زده و چنانكه نوشته اند صد و بيست تن از شجاعان كوفه را بقتل رسانيد در آخر كثير شعبي و مهاجر بن اوس كه مراقب او بودند فرصت يافته ضرباتي بر او وارد آوردند تا از پاي در آمده امام عليه السلام بر سر كشته او آمده فرمود: لا يبعدك الله يا زهير و لعن قاتلك لعن الذين مسخوا قردة و خنازير يعني اي زهير خداوند تو را از رحمت و قرب خودش دور نسازد و لعنت كند كشنده ترا به لعنت كساني كه به صورت بوزينه و خوك مسخ گرديدند



پاورقي

[1] در اينجا عين نطق و ترجمه آن به واسطه اهميت درج مي‏شود و اين نطق و خطابه را فاضل کمره‏اي از ابي‏مخنف روايت کرده که او از علي بن حنظلة بن اسعد مورخ روايت مي‏کند عنصر شجاعت ج 1.

[2] مقتل ابي‏مخنف ص 67.