بازگشت

از جمله خطبه امام در برابر دشمن


ارباب مقاتل مي نويسد:

امام عليه السلام در ميدان جنگ روي به سپاه دشمن نموده و اين خطبه را انشاء فرمود:


الحمدلله الذي خلق الدنيا فجعلها دار فناء و زوال متصرفة باهلها حالا بعد حال فالمغرور من غرته و الشقي من فتنته فلا تغرنكم هذه الدنيا فانها تقطع رجآء من ركن اليها و تخيب طمع من طمع فيها و اراكم قد اجتمعتم علي امر قد اسخطتم الله فيه عليكم و اعرض به وجه الكريم عنكم و احل بكم نقمته و جنبكم رحمته فنعم الرب ربنا و بئس العبيد انتم اقررتم بالطاعة و امنتم بالرسول محمد (ص) ثم انكم زحفتم الي ذريته و عترته تريدون قتلهم لقد استحوذ عليكم الشيطان فانسيكم ذكر الله العظيم فتبا لكم و لما تريدون انا لله و انا اليه راجعون هؤلآء قوم كفروابعد ايمانهم فبعدا للقوم الظالمين.

يعني سپاس خداي را كه آفريد و دنيا را و آن را دار فنا و زوال قرار داد و تغيير و تبديل داد اهل دنيا را از حالي به حال ديگر و آن را قوه و نيروي تصرف داد.

پس مغرور و فريفته شده كسي است كه دنيا او را فريفته و شقي و تيره روز كسي است كه فريفته و مفتون دنيا شود هم اكنون اي مردم اين دنيا شما را فريب ندهد زيرا كه دنيا اميد هر كس را كه به او تكيه كند بريده و مقطوع نمايد و نااميد مي سازد طمع كسي را كه به او طمع بندد و من مي بينم شما را كه گرد آمده و همدست و همداستان شده ايد بر امري كه خدا را در آن نيز بر خودتان به خشم آورده ايد و بوجه كريم و بزرگواري و جلال خود روي از شما برتافته و انتقام و غضب خود را بر شما وارد كرده و رحمت خودش را از شما دور گردانيده پس نيكو پروردگار و آفريدگار است پروردگار ما چه بد بندگانيد شما كه اقرار و اعتراف به فرمانبرداري و اطاعت نموديد و ايمان برسول و فرستاده او محمد (ص) آورديد پس از آن بر ذريه و عترت او هجوم آورده و تاختيد و با دشمنان او ساختيد و مهياي قتل ايشان شديد در حقيقت كه شيطان بر شما مسلط گرديد و ياد خداي بزرگ را از خاطر


شما برد پس هلاك و نيستي بر شما باد و بر آنچه را كه اراده داريد و خواهيد كرد، پس از آن استرجاع نموده و فرمود: انا لله و انا اليه راجعون اين ها مردمي هستند كه بعد از ايمان خود كافر شدند پس دوري و مهجوري باد مردمان ستمكار را از رحمت خدا.

از اين بيانات امام عليه السلام عمرسعد آشفته خاطر شد و او را بيم و وحشت دست داده ترسيد كه مبادا لشگر فريفته اين گفتار معجز آثار شوند و از جنگ و جدال منصرف شده به جانب آن بزرگوار گرايند بنابراين به جانب وجوه سپاه متوجه شده و گفت شما او را جواب دهيد، حسين پسر علي بن ابيطالب است قسم بخدا كه اگر او را به حال خود گذاريد و بدينگونه به سخن گرايد ممكن است تا روز ديگر سخن خود را ادامه دهد و قطع كلام ننمايد.