بازگشت

در گزارش روز عاشورا


از حضرت علي بن الحسين امام زين العابدين عليه السلام روايت شده كه چون سپيده صبح روز عاشورا طلوع نمود پدرم نماز بامداد گذارده و آنگاه دست به دعا برداشته اين كلمات را انشاد نمود: [1] .

اللهم انت ثقتي في كل كرب و انت رجآئي في كل شدة و انت لي في كل امر نزل بي ثقة وعدة كم من كرب يضعف فيه الفؤاد و تقل فيه الحيلة و يخذل فيه الصديق و يشمت به العدو فانزلته بك و شكوته اليك رغبة مني اليك عمن سواك ففرجته عني و كشفته و كفيته فانت ولي كل نعمة و صاحب كل حسنة و منتهي كل رغبة.

يعني بار خدايا توئي تكيه گاه و طرف وثوق من در هر اندوه و غمي و اميد مني در هر سختي و محنتي و توئي مرا در هر امري كه براي من پيش آمد كند تكيه گاه و


پناه و تهيه چه بسا اندوه و غم كه دل را از كار انداخته و ناتوان گردانيده و حيله و تدبير در آن كاهش و تقليل يافته و راه چاره بر آن بسته شده كه دوست در آن بخواري در آمد و دشمن به آن شماتت كرد و آن را به پيشگاه حضرتت آورده و به درگاه تو شكايت از آن نمودم به واسطه ميل و رغبتي كه مرا به حضرتت بود از كساني كه جز تو بودند پس به من گشايش دادي و آن هم و غم را از من برطرف نمودي پس توئي اختياردار هر نعمت و يار و صاحب هرگونه خوبي و نيكوئي و نهايت و پايان هر ميل و رغبتي.

ارباب مقاتل مي نويسند حضرت سيدالشهداء صبح روز عاشورا به ميدان آمده و در برابر دشمن اين خطبه را بيان فرمود:

ايها الناس اسمعوا قولي و لا تعجلوا حتي اعظكم بما بحق و لكم علي و حتي اعذر اليكم فان اعطيتموني النصف من انفسكم فاجمعوا ارأيكم ثم لا يكن امركم عليكم غمة ثم اقضوا الي و لا تنظرون ان وليي الله الذي نزل الكتاب و هو يتولي الصالحين.

يعني اي مردم گوش كنيد گفتار مرا و در كار خود شتاب مكنيد تا اينكه من شما را موعظه كنم و پند دهم به آنچه شايسته و سزاوار است از براي شما نسبت به من و تا اينكه عذر خود را بر شما اظهار كنم پس اگر خود شما انصاف داديد درباره من آنگاه رأي خودتان را جمع آوري كنيد و آنچه بر شما مكشوف شد در امر خودتان كتمان مكنيد پس از آن درباره من آنچه را كه خواستيد اقدام كنيد و به من مهلت ندهيد، به درستي كه ولي و اختياردار من خداست آن خدائي كه مرا آفريده و قرآن يا كتاب خدا را به جدم نازل كرده و او دوستدار صلحاء و اختياردار آن ها است.


پاورقي

[1] ناسخ التواريخ ج 6.