بازگشت

تفصيل رؤياي حضرت ابي عبدالله در سحر عاشورا


صاحب مناقب مي نويسد كه هنگام سحر حضرت را خواب در گرفت و به حالت آشفته از خواب برخاسته روي به اصحاب نموده و فرمود مي دانيد من در خواب چه ديدم عرض كردند بفرمائيد يابن رسول الله حضرت فرمود سگي چند را ديدم كه بر


من حمله نموده و مرا با دندان مي گزيدند و ما بين آنان سگي ابرص و پيس بود كه بيشتر از همه به من حمله مي نمود و گمان مي كنم كه قاتل من كسي است كه به مرض برص گرفتار است پس از آن جدم رسول خدا را با جماعتي از صحابه ديدم كه بمن فرمود. اي فرزند تو شهيد آل محمدي هم اكنون ساكنين سماوات و اهل ملاء اعلي قدوم تو را به خود بشارت مي دهند و واجب است كه شبانگاه ديگر را نزد ما افطار كني و تعجيل نما به آمدن هم اكنون فرشته اي از آسمان فرود آمده كه خون تو را در شيشه ميناي سبز كرده با خود ببرد و اين خواب را تعبير آن است كه من به زودي شهيد خواهم شد.