بازگشت

زهير بن قين و گفتار نصيحت آميز او


زهير بن قين از ميان ايشان در آمده و به صداي بلند ندا داد، ايها الناس از جمله حق مسلم بر مسلمي ديگر نصيحت است و ما با شما بر يك طريقه و دين هستيم و اكنون خدا ما را به ذريه پيغمبر خود دچار و مبتلا نموده و به مورد امتحان آورده تا اينكه به بيند ما درباره


او چه كار خواهيم كرد من اينك شما را به ياري او مي خوانم و خذلان و خواري طاغيان و آنانكه از او تمرد مي كنند به ياد مي آورم.

وقتي آن ها سخنان زهير را شنيدند گفتند ما از اينجا نخواهيم رفت تا اينكه صاحب شما را با كساني كه با او بيعت نموده اند بقتل رسانيم يا اينكه بيزيد بيعت كند، زهير به آن ها گفت اي بندگان خدا دنيا دار فنا و زوال است و اهل دنيا هر لحظه از حالي به حال ديگر در آيند پس فريفته كسي است كه فريب دنيا را بخورد و تكيه به دنيا كند، بدانيد كه حسين عليه السلام شايسته و سزاوارتر است به نصرت و ياري تا پسر سميه و اگر كه شما او را ياري نمي كنيد لااقل با او مبارزه و كارزار نكنيد و او را با يزيد بگذاريد شايد كه بدون كشتار و قتل از او راضي شود [1] .

در اين اثنا شمر تيري به جانب زهير پرتاب نموده و گفت دست از ما بردار زياد پرحرفي مي كني، زهير گفت اي پسر كسي كه بپاشنه ي پاي خود مي شاشيد تو جز بهيمه و حيوان چهار دست و پائي نيستي، مژده باد تو را به آتش جهنم و عذاب اليم الهي، شمر گفت منم كشنده تو و قاتل صاحب تو زهير به او گفت واي بر تو آيا تو مرا به قتل و كشته شدن با حسين مي ترساني و بيم مي دهي در صورتي كه كشته شدن نزد من محبوب تر از زندگاني نمودن با شما است، پس از آن امام روي به جانب اصحاب و ياران خود نموده گفت اي گروه مهاجر و انصار شما را كلام و گفتار اين سگ ملعون و مانند او نفريبد زيرا كه شفاعت محمد (ص) هرگز نصيب او نخواهد شد و كساني كه ذريه پيغمبر را بكشند و يا كساني را كه ياري ايشان مي كنند بقتل رسانند آن ها در جهنم هميشه باقي و مخلد خواهند بود.

آنگاه مردي از اصحاب امام عليه السلام نزد زهير آمده و به او گفت، امام مي فرمايد بيا كه قسم به جان خودم تو نصيحت خود را به جا آوردي و سخنان خود را گفتي، زهير حسب الامر امام برگشته و به خدمت آن حضرت در آمد.



پاورقي

[1] مقتل ابي‏مخنف (ص) 56.