بازگشت

محمد بن بشير حضرمي و بيانات او


اين مرد وفادار يكي از صحابه و جان نثاران در ركاب امام عليه السلام بود و در اين اثنا كه موقع گير و دار و گرمي ميدان كارزار در رسيد به او خبر دادند كه پسرت در حدود ري اسير گرديده او گفت من آن را در راه خدا به حساب مي گذارم و دوست ندارم كه او اسير شود و من بعد از وي باقي بمانم و خواهم كه در ركاب امام و پيشواي خود جان خويش را نثار سازم وقتي كه امام عليه السلام سخنان او را شنيد فرمود: رحمك الله انت في حل من بيعتي فاعمل في فكاك ابنك يعني خدا تو را رحمت كند من بيعت خود را از گردن تو برداشتم اكنون برو و درباره خلاصي پسرت همت بكار بر، محمد عرض كرد جانوران و درندگان بيابان گوشت مرا زنده بخورند اگر كه چنين كاري كنم و از حضرتت جدا شوم امام فرمود پس اين جامه ها را بگير و با آن درباره فديه پسرت استمداد كن و پنج جامه گران بها به وي عطا فرمود كه هزار دينار ارزش داشت.