بازگشت

در انقلاب اوضاع كوفه و عزل نعمان و ورود عبيدالله زياد به كوفه


چنانكه نگاشته شد عده كثيري در حدود سي الي چهل هزار و بگفته بعضي در حدود هشتاد هزار گرد جناب مسلم در آمده و با او عهد بيعت بستند وقتي كه نعمان بن بشير خزرجي [1] والي كوفه از اين قضيه آگهي يافت به مسجد اعظم آمده بر منبر رفت و بعد از حمد خدا و درود بر پيغمبر اكرم خطاب به مردم نموده گفت: اي بندگان خدا از خدا بترسيد و پيرامون فتنه و تفرقه نگرديد كه باعث هلاك خود خواهيد شد و در اين اختلاف خون ها ريخته شود و دارائي ما مصادره گردد. اينك بدانيد مرا سر جنگ نيست تا كسي بر من در نياويزد با او نخواهم در آويخت و حاضر بضرر و زيان احدي نيستم و خواهان آن نخواهم بود كه خفته شما را بيدار كنم و يا كسي را به گمان تهمت دستگير سازم و ليكن شما طرفيت خود را آشكار كرديد و بيعت خود را شكستيد و با امام خود مخالفت كرديد و اكنون به خدائي قسم كه جز او خدائي نيست مادامي كه من شمشير در دست دارم شما را به شمشير خود خواهم زد اگر چه خود تنها و بي ياور بمانم و ليكن با وجود اين اميدوارم كه حق شناسان شما زيادتر از آن ها باشند كه به جانب باطل مي روند.


پاورقي

[1] نعمان پسر بشير بن سعد از قبيله خزرج و پدرش از جمله انصار و مادرش عمره بنت رواحه انصاري است و او اول مولودي است که در ورود مقام رسالت به مدينه متولد شده و پدرش سعد اول کسي است از انصار که در روز سقيفه قيام نموده و با ابوبکر بيعت کرد، نعمان خود از سخنوران و شعراي زمان خود بوده و از طرف معاويه والي کوفه شده و يزيد هم او را ابقاء نمود و تا خروج جناب مسلم در کوفه بود و به جاي او عبيدالله زياد والي کوفه گرديد.