بازگشت

در خروج حضرت حسين از مدينه و ورود به مكه و حوادث آنجا


چنانكه نگاشته شد حضرت حسين عليه السلام از امر بيت سر پيچيده و خود را مهياي حركت به طرف مكه نمود و به طوري كه نوشته اند [1] روز يك شنبه بيست و هشتم رجب پاسي از شب گذشته از مدينه خارج شده و روز سيم شهر شعبان كه مصادف با روز ولادت آن حضرت بود به مكه معظمه ورود نمود و به اين آيه مباركه تمثل فرمود: و لما توجه تلقاء مدين قال عسي ربي ان يهديني سواء السبيل يعني هنگامي كه موسي روي بجانب مدين آورد گفت اميد است كه پروردگار من مرا به راه راست هدايت كند و به مطلوب خود برساند و آن بزرگوار با اهل و عيال و ياران و انصار خود مانند موسي بن عمران از مدينه به جانب مكه روان گرديد و همي اين آيه شريفه را تكرار مي فرمود رب نجني من القوم الظالمين چنانكه نوشته اند حضرت از راه معمولي مكه به حالت خوف روانه شد، اصحاب و ياران به حضور مباركش عرض كردند يابن رسول الله اگر از جاده اعظم راه را بگردانيم و مانند عبدالله بن زبير از بيراهه برويم بصلاح نزديكتر باشد حضرت فرمود بخدا قسم كه از اين راه جدا نمي شوم تا خدا درباره من حكم كند آنچه


را كه حكم كننده است «قال و الله لا افارقه حتي يقضي الله ما هو قاض» پس از آن فرمود شايد بيم داريد كه به دنبال شما در آيند ياران عرض كردند بلي حضرت فرمود اين براي كسي است كه از مرگ روي بگرداند و از مردن بترسد، سپس اين بيت را انشاد فرمود:



اذا المرء لا يحمي بنيه و عرسه

و عترته كان اللئيم المسببا



و من دون ما نبغي يريد بنا غدا

يخوض بحار الموت شرقا و مغربا



و نضرب ضربا كالحريق مقدما

اذا ماراه ضيغم فر مهربا



شيخ مفيد در كتاب ارشاد مي نويسد وليد هشتاد سوار از بني اليه بدنبال امام عليه السلام فرستاد كه او را با كسان و همراهانش برگرداند آن ها به حضرت نرسيدند و مأيوس برگشتند.


پاورقي

[1] ناسخ التواريخ.