بازگشت

معاويه و بد عهدي و رذالت او


معاويه همان نادرست مرد و نانجيب شخص كافر و فاسق بود كه بعد از مسلط شدن به امور در نخيله كوفه به منبر رفته و گفت:

و الله اني مأ قاتلتكم لتصلوا و لا لتصوموا و لا لتحجوا و لا لزكوا انكم لتفعلون ذلك و انما قاتلتكم لا تامر عليكم و قد اعطاني الله ذلك و انتم كارهون الاوان كل شيي ء اعطيت الحسن بن علي تحت قدمي هاتين لا افحي به

يعني قسم به خدا كه من با شما جنگ و نبرد ننمودم و مقاتله و كارزار نكردم كه نماز بخوانيد يا كه روزه بگيريد و نه اينكه حج كنيد و نه زكوة بدهيد زيرا كه خود شما اين كارها را مي كنيد بلكه جنگ و جدال من با شما براي اين بود كه بر شما امارت و فرمانفرمائي پيدا كنم و خدا اين مقام را به من داد در صورتي كه شما نمي خواستيد و از آن كراهت داشتيد.

اكنون بدانيد و آگاه باشيد كه من هر عهدي را كه با حسن بن علي نمودم و هر چه را كه به او وعده دادم تمامي را زير پاي خود نهادم و به آن وعده ها وفا نخواهم كرد.

اين يك قسمت از رذالت و نادرستي و شقاوت و خبث ذات پسر صخر است.