بازگشت

خبر رسول خدا از شهادت حسين


در امالي شيخ طوسي و كامل الزياره از حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام روايت شده كه روزي نبي اكرم صلي الله عليه و آله به ديدن ما آمده و ما از براي حضرتش طعامي تهيه مي نموديم، در اين بين ام ايمن ظرفي تمر و كاسه اي شير و كره به ما اهدا نمود و ما آن را خدمت رسول خدا آورديم، حضرت قدري از آن ميل فرمود چون فراغت يافت من برخاسته آب ريختم دست هاي مباركش را شست و با همان حال چهره و محاسن مباركش را دست كشيده برخاست به مسجد رفت و مدتي مي گريست، آنگاه سر برداشته كسي را از حشمت حضرتش جرئت پرسش نبود، حسين از جا برخاسته رفت تا بر سر زانوي رسول خدا در آمد و سينه آن حضرت را گرفته چانه خود را بر سر او گذاشت و سبب گريه را پرسيد، حضرت فرمود اي پسرك من وقتي كه من به شما نظر نمودم خيلي شاد و مسرور گرديدم در اين بين جبرئيل نازل شد و به من خبر داد كه شما كشته مي شويد و قبول شما از يكديگر دور و پراكنده خواهد بود من خداي را بر اين مصيبت سپاس گذارده و خون شما را از خدا خواستار شدم.

حسين عرض كرد اي پدر پس چه كسي زيارت از قبرهاي ما كند و تدارك قبور پراكنده ما را بنمايد، رسول اكرم فرمود جماعتي از امت من كه طالب خوبي و پيوستگي


با منند اين كار را در عهده گيرند و من عهد مي كنم كه در قيامت بازوهاي ايشان را گرفته و از بيم و وحشت محشر آن ها را نجات دهم.