بازگشت

خبر يافتن سليمان نبي از شهادت حسين


باز در خبر است [1] كه سليمان پيغمبر بر بساط خود قرار گرفته در هوا مي گذشت تا اين كه روزي خواست از زمين كربلا عبور كند باد بساط او را به چرخ انداخت به طوري كه سليمان را وحشت گرفت كه مبادا بروي خاك افتد در اين اثنا باد از وزش خود ايستاده بساط او را به خاك انداخت، سليمان گفت اي باد ترا چه شد كه ايستادي و از روش خود بازماندي؟ باد جواب داد، يا نبي الله! اينجا قتلگاه حسين فرزند علي بن ابي طالب عليه السلام است سليمان پرسيد، حسين كيست؟ باد گفت سبط محمد مختار و فرزند و علي كرار، پرسيد قاتل او كيست؟ جواب داد، ملعون اهل آسمان ها و زمين يزيد است، سليمان دست برداشته بر يزيد لعنت فرستاد و او را نفرين كرد، در اين هنگام جن و انس ايمن شده باد بوزش آمد و بساط سليمان راه خود را به سلامت گرفته و روانه گرديد.



پاورقي

[1] بحارالانوار جلد دهم ص 156.