سيد بن طاوس در كتاب لهوف [1] خود از ابن عباس در طبقات و خوارزمي در مقتل خود [2] نقل كرده كه حاتم بن صنعه از ام الفضل زوجه عباس بن عبدالمطلب رضوان الله عليه روايت كرده كه گويد: من قبل از ولادت حسين عليه السلام در خواب ديدم كه پاره اي از گوشت بدن رسول خدا جدا شد و من آن را در دامن خود گذاشتم و از اين خواب به حالت اضطراب برخاسته و چگونگي را به عرض حضرت رسول اكرم رساندم، رسول خدا آن خواب را براي من تعبير نموده و فرمود: اي ام الفضل اين خواب تو خير است و رؤياي تو به صدق باشد بزودي از فاطمه پسري متولد ميشود كه من آنرا در دامن تو مي گذارم پس امر چنان شد كه حضرت فرموده بود، ابن صباغ هم اين خبر را در فصول المهمه خود نوشته [3] و از ام الفضل نقل كرده كه گويد: روزي حسين در دامن بود بر رسول خدا وارد شدم و حسين را در دامن آن حضرت گذاشتم، رسول اكرم به من توجهي نموده و از چشمان خود اشك مي ريخت، من عرض كردم پدر و مادرم فدايت يا رسول الله چرا گريه مي كني؟ فرمود جبرئيل نزد من آمد و به من خبر داد كه امت من به زودي اين فرزند مرا مي كشند و براي من از تربت خونين او آورده.