در خبر است [1] هنگامي كه حضرت حسين طفل بود روزي رسول اكرم با جماعت به نماز مشغول بودند حسين ع هم حضور داشت وقتي كه رسول خدا به سجده مي رفت، حسين مي آمد به دوش مباركش سوار مي شد و هر دو پاي خود را حركت مي داد و هل هل مي كرد، رسول خدا مي خواست سر از سجده بردارد او را گرفته كنار مي گذاشت و دوباره به سجده مي رفت باز حسين آمده همان عمل را تكرار مي كرد، وقتي كه نماز تمام شد يكي از حضار يهود عرض كرد


يا محمد ص شما با كودكان خود اينگونه مهربانيد كه ما نيستيم، رسول خدا فرمود، لو كنتم تؤمنون بالله و رسوله لرحمتم الصبيان يعني اگر كه شما به خدا و رسول ايمان داشتيد نسبت به كودكان مهربان بوديد، يهودي عرض كرد يا رسول الله با اين مقام و منزلت كه تو را است من ايمان آوردم