بازگشت

خبر كافي راجع به مژده ولادت سيدالشهداء و خبر شهادت و دوره رضاع او


كليني در اصول كافي اين خبر را از حضرت ابي عبدالله امام صادق عليه السلام روايت كرده كه جبرئيل بر رسول خدا صلي الله عليه و آله نازل شده عرض كرد، يا محمد خدا تو را مژده مي دهد به مولودي كه از فاطمه عليهاالسلام متولد مي شود و او را امت تو بعد از تو بقتل مي رسانند پيغمبر فرمود، اي جبرئيل سلام مرا به آفريدگار من برسان و عرض كن مرا نيازي به چنين فرزند كه امت من بعد از من او را بكشند نيست، جبرئيل به آسمان عروج نموده ديگر بار هبوط كرد و همين را گفت، و باز همان جواب را شنيد، ديگر باره فرود آمد عرض كرد پروردگارت به تو سلام مي رساند و تو را مژده مي دهد كه خدا در ذريه اين پسر امامت و ولايت و وصايت را قرار مي دهد. پيغمبر فرمود، راضي شدم پس از آن نزد فاطمه (ع) فرستاد به او خبر داد كه خداوند مرا مژده مي دهد به مولودي


كه خدا به تو عطا مي فرمايد و امت من بعد از من او را به قتل مي رسانند. فاطمه خدمت پدرش فرستاده عرض كرد. مرا نيازي به چنين مولود نيست كه امت تو بعداز تو او را بكشند، ديگر بار حضرت كسي را نزد فاطمه فرستاده و پيام داد كه خداوند در ذريه اين پسر امامت و ولايت و وصايت را قرار مي دهد، آنگاه فاطمه پيام برضايت خود داد،

فحملته كرها و وضعته كرها و حمله و فصاله ثلثون شهر الي و اصلح لي ذريتي (قرآن مجيد سوره احقاف) و اگر نگفته بود (اصلح لي ذريتي) بايستي كه تمام ذريه ي او ائمه و پيشوايان باشند.

به طوريكه نوشته اند حضرت حسين عليه السلام را مادرش فاطمه سلام الله عليها يا زني ديگر شير نداده و ترتيب رضاع او چنين بوده كه نبي اكرم نزد وي آمده انگشت ابهام خودر ا در دهان حسين مي گذاشت و از آن به اندازه كفاف دو يا سه روز خود مي مكيد پس گوشت او از گوشت رسول خدا و خون او از خون جدش روئيده و طفلي جز او و عيسي بن مريم شش ماهه به دنيا نيامده اند كمه باقي مانده باشند و فاطمه بين ولادت حضرت مجتبي و حمل جناب سيدالشهدا را پنجاه روز نوشته اند باز اين خبر در كافي از حضرت ابي عبدالله روايت شده كه فرمود از جمله امر حسين عليه السلام اين بود كه ملائكه درباره شهادت او ضجه و شيون نمودند و بدرگاه الهي عرض كردند، آيا درباره صفي و برگزيده تو حسين و فرزند نبي تو چنين كنند خداوند براي ايشان ظل امام قائم عليه السلام را برپاي داشت و فرمود به اين شخص از براي او انتقام مي كشم.