بازگشت

ياران و جان نثاران حسين


اصحاب و ياران و جان نثاران حضرت ابيعبدالله الحسين عليه السلام همانان بودند كه درس وقاداري و صفا و حقيقت طلبي و اخلاص و سعادت خواهي و رضاجوئي خالق را از امام و پيشواي خود فراگرفته و در راه رضاي حق از همه چيز خود گذشتند و سعادت باقي و نيكنامي هميشه و دائمي را براي خويش خواسته تا آخرين قطره ي خون پاك خود دم از محبت و وفا زده و در برابر تيغ و تير و نيزه و شمشير تيز و خنجر خونريز دشمن ذره اي خون سردي به خرج نداده با همان حرارت و گرمي آتش سوزان عشق و محبت جان دادند حتي آن كه بعضي از ايشان در راه ثبات وفا و ابراز مودت و صفا و پايداري و استقامت خود بيانات و اظهاراتي نمودند كه نه تنها براي يكبار جان دادن و سر در اين راه نهادن حاضرند بلكه به اين عقيده اند كه اگر هزار بار كشته شوند و باز زنده گردند هنوز حاضرند كه در راه وفاي خود نسبت بسيد و مولا و امام و پيشواي خويش كشته شوند و سوزش شمشير تيز را بر تن نازنين خود همواره سازند و اين بيان از آن بود كه ايشان از حرارت و آتش عشقي كه در ضمير دل خويش داشتند گويا كه اثر تير و ضرب شمشير را به هيچوجه احساس ننموده و خاطر آن ها از تألم هرگونه جراحات و تأثر هر نوع ضربات و صدمات فارغ بود و اين احوال در عاشقان اغلب پيدا ميشود كه در راه عشق و طلب معشوق سر از پا نشناسند و از هيچ بيم و دهشت و اضطراب و وحشت نهراسند و اله و شيداي محبت معشوق و محو و مشتاق لقاي محبوبند كه به كلي خودي خود را از دست داده و هستي خويش را نثار قدم او مينمايند.