بسم الله الرحمن الرحيم

اين كتاب مدونه ايست آميخته از گذشت و حال و مجموعه ايست گرد آمده از ماحصل مطالعات و تتبع در نوشته ها و گفتار و يادگاري ها و آثار بزرگان و دانشوران مقاتل نويس و كساني كه در اطراف زندگاني و حوادث جانگداز و جگرسوز يگانه پيشواي شهيدان راه حقيقت و از خود گذشتگان طريق دين و آدميت پاك باختگان و پشت پا زده هاي بعالم ماديت و سر و تن دادگان در سيل محبوب واقعي و مطلوب و مقصود حقيقي آن كسي كه سعادت سرمدي را در برابر چند روزه زندگي بي ثبات و دوام دنيوي براي خويش برگزيده و سكه شرافت و بزرگواري بعنوان فرد ممتاز بشر و اول مرد يكه تاز ميدان علاقه و عشق به نام كرام خود زده و در بين تمام افراد بني نوع انساني مقام اوليه و پايگاه نخستين را از حيث پايداري و استقامت و استواري عزم و اراده احراز نموده بطوري كه با گواهي تاريخ بشريت هيچكس را نتوان با شخص شخيص حضرتش برابر و همطراز گردانيد و جلوه و نمايشي كه او در صفحه دهر در برابر حوادث ناگوار و بلايا و مصائب بيحد و شمار از خود نشان داده و مبارزه و تقابلي كه حضرتش در مقابل نيروي ستم و بيداد نموده احدي را برابري و هم مانندي با وجود مقدس و ممتازش نشايد و شدائدي را كه شخص شريفش براي دفع ظلم و فساد بر خود پسنديده و در مقابل آن بردباري و تحمل كرده هيچيك از افراد ممتازه بشري را چنين توانائي و طاقت نبوده گويا كه فطرت پاكش با اين نيرو و حشمت سرشته شده وقتي كه انديشه بجانب حضرتش متوجه مي شود كميت خيال در اين عرصه لنك شده و خرد از تصور آن دم از عجز و قصور مي زند چه بسا نويسندگان توانا و دانايان متبر در ظرف اين قرون عديده متجاوز از چهارده قرن قلم بر داشته و همت گماشته اند كه از سجايا و خصايل ذات و اوصاف و


مزايا و محامد كمال و عظمت و جلال اين برگزيده ذوالجلال چيزي بنگارند و از خصايص شهادت و فداكاري و از جان گذشتگي و وفاداري حضرتش بخامه و چامه خود مطالبي آرند و بتجزيه و تحليل دقايق و نكات تاريخ زندگاني اين شهيد راه محبوب حقيقي بپردازند از هزارها يك و از بسيار جز اندكي نگفته و ننوشته اند و مر اين بنده ناتوان و قليل البضاعة فرومايه ابوالقاسم سحاب را چگونه آن نيرو و سطوت و توانائي و طاقت است كه بتوانم مطالبي را كه در خور اين مقام و مقالاتي كه شايسته و سزاوار اين مورد باشد بقلم خويش آرم همين قدر از اين بنده كمترين است كه بمضمون (الق دلوك في الدلاء) براي اين كه خود را در رديف خدام اين آستان در آورده و در حدود استعداد ذاتي خود بقدر امكان با درخواست توفيق و تأييد از درگاه ايزد منان و استمداد از روح منور پرفتوح سرور و سالار شهيدان در اين موضوع هم چيزي بنگارم و در سلك چاكران و خدمتگذاران حضرتش در آيم تا اينكه الطاف عميم و انعام جزيل و جميلش در روز جزا و يوم لا ينفع مال و لا بنون شامل احوال اين بنده عاصي روسياه شده و رستگاري خود را به وسيله بستگي و پيوستگي به آن جناب فراهم آرم و از شفاعت آنسرور در محضر عدل خداي دادگر كامروا و بهره ور گردم كه مرا چشم اميد مانند جميع گناهكاران بجانب حضرت او است و از مقام و پيشگاه جلالش خواستارم كه نظر لطف و مرحمت خود را به طرف اين بنده پريشان روزگار سراپا گناه معطوف داشته و در بارگاه عدل و داد كردگار پاك بشفاعت اين عبد ذليل بپردازد و از اهوال و شدائد بي شمار روز رستاخيز ناجي و رستگار سازد بمنه وجوده و كرمه و احسانه