بازگشت

بدرقه نمودن اسيران توسط اهل كوفه


مردم كوفه با همه ي طبقاتشان براي مشايعت كاروان اهل بيت، خارج شدند در حالي كه مي گريستند و نوحه سرايي مي كردند. راههاي كوفه پر از مردمي بود كه تمام شب را مي گريستند، كاروان از كثرت ازدحام، قادر به حركت نبود. امام زين العابدين عليه السلام از آنان در شگفت شد و فرمود: «اينان ما را كشتند و بر ما مي گريند!!». [1] .

زنان طايفه ي همدان، به گريه و زاري پرداختند و صداي فرياد و شيون آنان بلند شد. [2] .

«شمر بن ذي الجوشن» دستور داد تا امام زين العابدين عليه السلام را با غلي در گردن، به زنجير كشند و اين كار انجام شد. [3] پس از آن، اسيران را حركت دادند تا به كارواني رسيدند كه سرها همراه آن بود. امام زين العابدين عليه السلام در طول راه با آن جفاكاران كلمه اي سخن نگفت و از آنان چيزي درخواست ننمود. [4] .


كاروان، همچنان به راه خود ادامه مي داد و به چيزي توجه نمي كرد تا اينكه به نزديك دمشق رسيد، در آنجا نگاه داشته شد تا شهر را با نشانه هاي غرور و شادي،آذين ببندند.


پاورقي

[1] مرآةالزمان في تواريخ الاعيان، ص 99.

[2] الحدائق الوردية 125 /1.

[3] انساب‏الاشراف 416 /3.

[4] الارشاد، 119 /2.