آن زاده خيانت و ناكسي، فرزند مرجانه دستور داد تا سر امام عليه السلام را گرد گرد ببرّند، ولي مردم به اين كار اقدام ننمودند و كسي گستاخي انجام آن را ننمود،


جز «طارق بن مالك» [1] كه سر مبارك را گرفت و آن را مثله نمود و بعضي از قسمتها را از آن جدا كرد. «عمرو بن حريث» برخاست و به ابن زياد گفت: «تو به خواسته ات از اين سر، رسيده اي، پس آنچه را از آن جدا ساختي به من ببخش».

- «مي خواهي با آن چه كار كني؟».

- «آن را به خاك بسپارم».

وي، اجازه ي اين كار را به او داد و او قطعه هاي سر امام را گرفت و آنها را در پارچه اي پيچيد و در منزل خود كه به خانه ي «عمرو بن حريث» معروف است، به خاك سپرد. [2] .