بازگشت

دستگيري جندب


ابن زياد ستمگر، دستور دستگيري «جندب بن عبداللَّه ازدي» را صادر كرد. وي از خاندان «عبداللَّه بن عفيف» و از نيكان شيعه و از ياران امام اميرالمؤمنين عليه السلام بود. مأموران، او را تحت الحفظ آوردند و هنگامي كه نزد وي حاضر شد، ابن زياد بر او فرياد كشيد: «آيا تو يار ابوتراب در صفين نبودي؟».

آن قهرمان بزرگ، اعتنايي به وي نكرد و به او گفت: «آري، من او را دوست دارم و به او افتخار مي كنم و از تو و پدرت متنفر هستم، خصوصاً اينك كه سبط رسول خدا صلي اللَّه عليه و آله و ياران و خانواده اش را كشته اي و از خداوند با عزت، قدرتمند و انتقام گيرنده، نترسيدي...».

ابن مرجانه به خشم آمد و به وي گفت: «تو از آن كور (يعني ابن عفيف) كم حياتر هستي و من خود را نمي بينم جز اينكه با كشتن تو به خداوند تقرّب جويم».

- «در آن صورت خداوند تو را قربت ندهد».

آن ستمگر، از خاندانش ترسيد و او را رها كرد و گفت: «او پير مردي است


كه عقلش از بين رفته و خرفت گشته است». [1] .


پاورقي

[1] مثيرالاحزان ص 94. خوارزمي، مقتل 55 /2. مقرّم، مقتل، ص 329.