بازگشت

بزدلي و ترسو بودن


ابن سعد، هيچ نشاني از دليري و شجاعت نداشت، بلكه ترسويي سست


اراده و ضعيف النفس بود. هنگامي كه مسأله ي توابين پيش آمد، دچار ترس شديدي شد، ديگر در خانه ي خود نمي خوابيد، بلكه در كاخ فرمانداري مي خوابيد تا سربازان كاخ او را محافظت نمايند، در حالي كه پريشان بود و شبها را از شدت ترس و اضطراب، بيدار مي ماند و وقتي كه مأموران مختار بر او تاختند، با اضطراب از بستر خود برخاست و به خاطر پريشاني فراواني كه بر او دست يافته بود، پيش از آنكه جنگ افزار خود را بردارد، بر زمين افتاد و مأموران، او را در بسترش كشتند و بدين وسيله، دعاي حضرت حسين عليه السلام به اجابت رسيد كه دعا كرده بود خداوند او را در بسترش سر از تن جدا نمايد.

عجيب اين است كه «خير الدين زركلي» او را از فرماندهان دلير دانسته است [1] ، اگر وي- همانند گفته زركلي- شجاع مي بود، خانواده خويش را رها نمي كرد و به منظور دور ساختن و رعب و وحشت، به قصر حكومت پناهنده نمي گشت.


پاورقي

[1] زرکلي، الاعلام 205 /5.