بازگشت

سعيد بن عثمان


هنگامي كه معاويه براي يزيد بيعت گرفت، «سعيد بن عثمان» نزد معاويه رفت و با صداي بلند گفت: «چرا پسرت يزيد را وليعهد خود قرارداده اي؟ به خدا! پدرم از پدرش بهتر است و مادرم از مادر او بهتر و من از او بهترم، ما تو را حاكم ساختيم و معزول ننموديم، آنچه را به دست آورده اي به سبب ما به دست آورده اي...».


معاويه، به حيله گري پرداخت و به وي گفت: «اينكه گفتي پدرت از پدرش بهتراست، راست گفته اي، به خدا سوگند! عثمان از من بهتر است و اينكه گفتي مادرت بهتر از مادرش مي باشد، براي زن كافي است كه در خانه قومش باشد و شوهرش او را بپسندد و فرزندش نجيب گردد. و اما گفته ات كه تو بهتر از يزيد هستي، به خدا! خوشحال نمي شوم اگر به جاي يزيد به اندازه ظرفيّت غوطه [1] مانند تو طلا داشته باشم. و اينكه گفته اي شما مرا حاكم ساختيد و معزول ننموديد، شما مرا حكومت نداديد، آنكه مرا حكومت داد، كسي است كه از شما بهتر است، عمر بن خطاب و شما مرا باقي گذاشتيد و من براي شما بد حاكمي نبوده ام. به گرفتن انتقام شما برخاستم و قاتلان پدرتان را كشتم و امر خلافت را در خاندانتان قرار دادم فقيرتان را ثروتمند ساختم و فرومايه تان را بلند مرتبه نمودم...».

يزيد نيز با وي سخن گفت و او را راضي ساخت و او را والي خراسان قرار داد [2] .


پاورقي

[1] غوطه (به ضم عين و فتح طا) فرو رفتن در آب، در فارسي، غوته و ناغوش و باغوش هم گفته شده (فرهنگ عميد).

[2] وفيات الاعيان 348/6.