بازگشت

حمله به عثمان


پس از اينكه بني اميه و خاندان ابي معيط از نزد عثمان فرار كردند، انقلابيون اورا محاصره كرده و جمعي از مسلمين بر او يورش بردند كه درپيشاپيش آنان، «محمد بن ابوبكر» بود. او با دست خود، ريش اورا گرفت و به او گفت: «اي نعثل! خداوند تو را رسوا ساخت».

- من نعثل نيستم، بلكه بنده خدا و امير مؤمنان هستم!

- «معاويه و فلان و فلان، چه سودي به تو رساندند؟».

- اي برادر زاده ام! ريش مرا رها كن؛ زيرا پدرت آنچه را گرفته اي به دست


نمي گرفت.

- «آنچه براي تو دارم از گرفتن ريش تو سخت تراست».

پس پيشاني اورا با سرنيزه اي كه در دست داشت، زخمي ساخت و كنانة بن بشر، سرنيزه هايي را كه در دست داشت بالا برد و در بيخ گوش عثمان فرو كرد به طوري كه در حلق وي داخل شد و آنگاه اورا با شمشير زد و عمرو بن حمق خزاعي به سوي او برخاست و بر سينه اش نشست در حالي كه هنوز رمقي در او بود، پس وي را نُه بار ضربه زد و عمير بن ضابي ء دو دنده از دنده هايش راشكست و كوشيدند تا سر از تنش جدا كنند كه دو همسرش، «نائله و دختر شبيبة بن ربيعه» خودرا بر او انداختند پس ابن عديس دستور داد اورا براي آنها رها كنند [1] .

عثمان را تني بي جان افتاده برزمين رها كردند و انقلابيون اجازه دفن اورا نمي دادند و «صفدي» گفته است: آنها وي را سه روز بر مزبله اي انداختند [2] تا وي را تحقير و توهين بيشتري كرده باشند. پس بعضي از خاصان وي با امام امير المؤمنين عليه السلام سخن گفتند تا در مورد دفن وي نزد انقلابيون وساطت كنند. امام با آنان سخن گفت و آنان اجازه دفن عثمان را دادند [3] .

«جولد تسهير» درباره تدفين وي چنين مي گويد: «جنازه اورا بدون غسل، بر (لنگه) دري گذاشتند به طوري كه سر او به شدت كوبيده مي شد و حاملان آن به سرعت قدم برمي داشتند و در تاريكي شب اورا شتابان مي بردند در حالي كه


سنگها بر او پرتاب مي شد و نفرينها به دنبالش بود و او را درحش كوكب [4] به خاك سپردند و انصار اجازه نداند كه عثمان در مقابر مسلمين دفن شود [5] اما دو غلام او كه همراهش كشته شدند، آنهارا كشيدند و بر تپه ها انداختند و سگان آنهارا خوردند [6] .

باري، انقلاب بر ضد عثمان، انقلابي اجتماعي بود كه دست كمي از برجسته ترين انقلابات اصلاحگرانه - كه تاريخ آنهارا شناخت نداشته و هدف آن پايان دادن به تسلط حاكمان و منع آنان از استبداد در امور مردم و بازگرداندن زندگي اسلامي به مسير طبيعي آن بود.


پاورقي

[1] العذير 206:9.

[2] تمام المتون، ص79.

[3] حياة الامام الحسن عليه السلام 303:1.

[4] حش کوکب»، نام باغي براي يهوديان بود که مردگان خودرا در آن به خاک مي سپردند.

[5] العقيدة و الشريعة في الاسلام، ص45.

[6] حلبي، سيره.