بازگشت

انتقاد كنندگان


اين سياست، موجي از خشم و انتقاد نزد بسياري از محققان را پديدآورد كه بعضي از آنان عبارتند از:

1 - دكتر عبداللَّه سلام: «دكتر عبداللَّه سلام» مي گويد: «نمي دانم كه عمر چگونه اين اقدام را در پيش گرفت و چرا آن را انتخاب كرد؟ زيرا آن، اختلافي اجتماعي و اقتصادي را موجب شد. اقدامي است كه رقابت و فخر فروشي را ميان مسلمين به وجود آورد» [1] .

2 - دكتر محمد مصطفي: از جمله كساني كه اين سياست را انتقاد نمودند، «دكتر محمد مصطفي هداره» مي باشد كه مي گويد: «تعيين عطايا به اين صورت، تأثير خطرناكي در زندگي اقتصادي گروه مسلمين گذاشت؛ زيرا اندك اندك طبقه اشرافي ها را به وجود آورد كه روزيش فراوان به آن مي رسيد بدون اينكه در برابر اموالي كه دريافت مي داشت، دست به عملي زده باشد از


اين جهت كه تعيين عطايا بر دو جنبه تكيه داشت: قرابت به رسول خدا و سابقه در اسلام و براي اين قرابت و آن سابقه، درجات و درجاتي بود و بدين ترتيب، عمر عطايا را در برابر آنچه دولت به صورت كار و جهاد دريافت مي نمود، معيّن نكرده بود» [2] .

3 - علايلي: «شيخ علايلي» موضوع را با اين گفته خود مورد انتقاد قرارداده: «اين تنظيم مالي، تفاوت بزرگي را به وجود آورد و اجتماع عربي را برپايه طبقاتي قرارداد، پس از آنكه مردم در نظر قانون (شريعت) برابر بودند و او اريستوكراسي و ملت و عامه را به وجود آورد» [3] .

اينان برخي از انتقاد كنندگان آن سياست مالي بودند كه عمر در پيش گرفته بود، آن سياست بنا به مقررات اقتصاد اسلامي، هيچ نشاني از توازن اقتصادي دربر نداشته و سرمايه داري را در نزد گروهي از صحابه ايجاد نمود كه ثروت فراواني نزد آنان انباشته شد و موجب دگرگوني در زندگي اسلامي و تسلط سرمايه داران بر سياست دولت و به كارگيري دستگاههاي آن به نفع خودشان گرديد و آنان نقش مخالفت در برابر هر جنبش اصلاحي يا سياسي عادلانه در كشور شدند و آن گروه در مخالفت با حكومت حضرت علي عليه السلام به شدت عمل نموده، همه توان خودرا از عوامل اقتصادي و غيره وارد عمل كردند تا حكومت آن حضرت را ساقط نمايند؛ زيرا سياست عادلانه اش مانع مي گرديد كه آنان امتيازات و منابع ثروت اندوزي خود را كه به ناحق تصاحب نموده بودند، مورد بهره برداري قرار دهند».



پاورقي

[1] الغلو و التفرق الغالية في الحضارة الاسلامية، ص251.

[2] اتجاهات الشعر العربي، ص108.

[3] امام حسين، ص232.