بازگشت

قسمتي از سخنان حكمت آميز امام حسين


در بخشهاي گذشته و به خصوص در ماجراي جانگداز كربلا بسياري از سخنراني ها و كلمات انسان ساز و آموزنده ي امام حسين (ع) در خلال حوادث ذكر شد. در اينجا قسمتي از سخنان حكمت آميز ديگر آن حضرت (ع) را ذكر كرده و به اين فصل خاتمه مي دهيم.

شيخ صدوق در كتاب امالي به سند خود از امام زين العابدين روايت كرده است كه به امام


حسين (ع) عرض شد چگونه صبح كردي (و حال شما چگونه است)؟».

حضرت فرمود: «أصبحت ولي رب فوقي، و النار امامي و الموت يطلبني و الحساب محدقا بي، و أنا مرتهن بعملي، لا أجد ما احب، و لا أدفع ما أكره، و الامور بيد غيري فان شاء عذبني و ان شاء عفي عني، فأي فقير أفقر مني.» يعني؛ صبح كردم در حالي كه پروردگاري دارم كه بر سر من است، و دوزخ رو به رويم و مرگ مرا مي جويد، و حساب اطرافم را گرفته، و من در گرو عمل خود هستم. آنچه را مي خواهم نمي يابم، و آنچه را خوش ندارم دفع آن نتوانم، و كارها به دست ديگري است كه اگر بخواهد عذابم كند و اگر خواهد از من درگذرد، پس كدام نيازمندي از من نيازمندتر است!