بازگشت

از زبان امام صادق در زيارتنامه ي آن حضرت بشنويد


شايد بهترين فضيلتها را در زيارتنامه ي آن حضرت كه ابن قولويه از امام صادق (ع) در زيارت آن بزرگوار نقل كرده بشنويد كه مي فرمايد: چون بر در روضه ي آن نمونه ي والاي ايثار و شهادت ايستادي سخن را از اينجا آغاز كن و بگو: «سلام الله و سلام ملائكته و أنبيائه المرسلين و عباده الصالحين و جميع الشهداء و الصديقين و الزاكيات الطيبات فيما تغتدي و تروح عليك يابن اميرالمؤمنين...» يعني؛ درود خدا و درود فرشتگان مقرب خدا و پيامبران مرسل و بندگان صالح و شايسته ي او و همه ي شهيدان و راستي پيشه گان و درودهاي بس پاكيزه در آنچه صبح كند و عصر كند بر تو اي پسر اميرمؤمنان.

تا آنجا كه در زيارت آن حضرت مي گويي: «السلام عليك أيها العبد الصالح


المطيع لله و لرسوله و لاميرالمؤمنين و الحسن و الحسين (ع)... أشهد و أشهد الله أنك مضيت علي ما مضي به البدريون و المجاهدون في سبيل الله، المناصحون له في جهاد أعدائه، المبالغون في نصرة أوليائه، الذابون عن أحبائه، فجزاك الله أفضل الجزاء و اكثر الجزاء و وأوفر الجزاء و أوفي جزاء أحد ممن و في ببيعته و، و استجاب له دعوته و أطاع ولاة أمره، اشهد أنك قد بالغت في النصيحة و أعطيت غاية المجهود، فبعثك الله في الشهداء، و جعل روحك مع أرواح السعداء، و أعطاك من جنابه أفسحها منزلا، و أفضلها غرفا، و رفع ذكرك في عليين و حشرك مع النبيين و الصديقين و الشهداء و الصالحين، و حسن أولئك رفيقا، أشهد أنك لم تهن و لم تنكل، و أنك مضيت علي بصيرة من أمرك مقتديا بالصالحين و متبعا للنبيين...» يعني؛ سلام بر تو اي بنده ي صالح و شايسته و فرمانبر خدا و پيامبرش و اميرمؤمنان و حسن و حسين (ع) گواهي دهم و خداي را گواه مي گيرم كه تو همان راه را رفتي كه جنگجويان بدر و مجاهدان در راه خدا رفتند، و آنها كه در جهاد با دشمنان خدا خيرخواهي كرده و در ياري اولياء خدا هيچ گونه كوتاهي نكرده و از دوستان خدا سرسختانه دفاع كردند. پس خدايت پاداش دهد برترين پاداش و بيشترين پاداش و كاملترين پاداش و وافي ترين پاداشي را كه خدا به يكي از كساني دهد كه به بيعت خود وفا كرده، و دعوت او را پذيرفته و از واليان امر اطاعت كرده است. گواهي دهم كه تو در خيرخواهي كوتاهي نكردي و نهايت تلاش را مبذول داشتي پس خدا تو را با شهيدان مبعوث فرمايد، و روح و روانت را با ارواح سعيدان قرار دهد، و از بهشتهاي خود فراخترين جايگاه و برترين غرفه ها را به تو عنايت فرمايد، و نام تو را ميان آنها كه والا مقام هستند بالا برد، و تو را با پيامبران و صديقان (راستي پيشه گان) و شهيدان و شايستگان محشور فرمايد و آنها چه خوب رفيقاني هستند. گواهي دهم كه تو براستي سستي و كوتاهي نكردي و از دشمن باز نايستادي، و براستي كه در اين راه از روي بصيرت و بينايي كامل از كار خود گام نهاده و رفتي، اقتداء كننده به صالحان و شايستگان، و پيرو پيمبران و فرستادگان پروردگار بودي...

و در پايان زيارت و پس از نماز آن، دعايي را تعليم فرمود كه درباره ي آن حضرت مي گويي: «... أشهد لقد نصحت لله و لرسوله و لأخيك فنعم الأخ المواسي... فنعم الصابر المجاهد المحامي الناصر، و الأخ الدافع عن أخيه المجيب الي طاعة ربه، الراغب فيما زهد فيه غيره من الثواب الجزيل و الثناء الجميل...» يعني؛ گواهي دهم كه تو براستي براي خدا و برادرت خيرخواهي كردي، و چه نيكو برادر مواسات كننده اي


بودي... و چه خوب شكيبا و مجاهد (در راه خدا) و حمايت كننده و ياور و برادر دفاع كننده از برادر خود بودي كه فرمان پروردگار خود را پذيرفتي، و در آنچه ديگران بدان بي رغبت بودند تو بدان راغب و علاقه مند بودي كه همان پاداش برجسته و ثناي زيباي الهي بود.



نتوان گفت صفاتش بدو صد عمر يك از صد

كه برون است كمالات پسنديده اش از حد



جز حسين هيچ كسش قدر ندانست بدانسان

كه ندانست كسي قدر علي را بجز احمد



قامتش حسرت طوبي و قدش رونق جنت

تن او روح و مجسم كف او فيض مؤبد



و براستي كسي كه در همين چند جمله، كه ما از زيارتنامه ي آن بزرگوار انتخاب كرديم، دقت كند كمال بزرگواري و عظمت و مقام والاي آن بزرگوار را درمي يابد و ما را از توضيح بيشتر بي نياز مي كند.