بازگشت

ابوالفضل العباس


ما در پايان زندگي نامه ي اميرالمؤمنين (ع) و شرح حال فرزندان آن حضرت شمه اي از زندگاني حضرت اباالفضل (ع) را به رشته ي تحرير درآورده ايم كه به خاطر عظمت مقام و سهم بزرگي كه آن جناب در داستان كربلا دارد ما همان قسمت را در اينجا آورده، و نسبت به ساير شهداي اهل بيت تفصيل بيشتري را در اين باره ذكر مي كنيم:

ولادت آن بزرگوار چنانچه در فرسان الهيجاء و ديگر كتابها آمده است در چهارم ماه شعبان سال بيست و ششم هجري در مدينه ي طيبه بود و چنانچه گفته اند: هنگام شهادت سي و چهار سال از عمر شريف آن حضرت گذشته بود.

گويند نام مادر آن حضرت فاطمه دختر حزام بن خالد از قبيله ي كلاب و به «ام البنين» مشهور گرديد ولي مؤلف قاموس الرجال گويد ظاهر از روايات دانشمندان آن است كه «ام البنين» اسم آن بانوي محترمه بوده نه كنيه اش، و الله اعلم.

در كتاب عمدة الطالب روايت شده كه اميرالمؤمنين (ع) به برادرش عقيل كه عالم به انساب عرب بود فرمود: «انظر الي امرأة قد ولدتها الفحول لأتزوجها فتلد لي غلاما فارسا». يعني؛ بنگر به بانويي كه پدران شجاعي داشته باشد تا من او را به همسري خود درآورم و براي من پسر دلير و شجاعي بياورد!

عقيل بدان حضرت عرض كرد با «ام البنين كلابية» ازدواج كن كه ميان عرب از پدران او شجاعتر كسي را سراغ ندارم.

القاب آن حضرت: اباالفضل و ابوالقربة و به خاطر زيبايي و جمالي كه داشت به


«قمر بني هاشم» و ماه فرزندان هاشم مشهور و ملقب گرديد.

در شمايل آن حضرت، ابوالفرج در مقاتل الطالبيين گفته: عباس بن علي مردي خوش صورت و زيباروي بود، و چون سوار بر اسب مي شد پاهاي مباركش به زمين كشيده مي شد، و به او «قمر بني هاشم» مي گفتند، و پرچمدار لشكر حسين (ع) در روز عاشورا بود.