بازگشت

دنباله ي ماجرا و انجام نماز


با اينكه همان گونه كه ذكر شد در اين گيرودار دو تن از ياران امام (ع)، يعني حبيب و حر،


با دشمن درگير شده و به شهادت رسيدند ولي آن حضرت نماز را با بقيه ي ياران خود - به صورت نماز خوف - خواندند و به گفته ي اهل تاريخ زهير بن قين و سعيد بن عبدالله حنفي در پيش روي آن حضرت ايستاده و از آنها دفاع مي كردند.

برخي هم گفته اند كه آن حضرت با ياران به صورت فرادي و اشاره نماز خواندند. [1] .

عموم مورخين و ارباب مقاتل گفته اند كه سعيد بن عبدالله حنفي سينه و سر و صورت خود را سپر آن حضرت و ياران او قرار داد تا نماز بخوانند، و چون زخمها بر بدن او فراوان شد و نتوانست روي پاي خود بايستد بر زمين افتاد، در حالي كه مي گفت: «اللهم العنهم لعن عاد و ثمود، و ابلغ نبيك مني السلام، و ابلغه ما لقيت من ألم الجراح، فاني اردت بذلك ثوابك في نصرة ذرية نبيك صلي الله عليه و آله». يعني؛ خدايا ايشان را همانند قوم عاد و ثمود از رحمت خويش دور گردان، و پيامبرت را از طرف من درود فرست و اين درد و زخمي را كه به من رسيده به او ابلاغ فرما كه هدف من در اين كار ياري فرزند پيامبر تو بود.

آن گاه روي خود را به سوي امام (ع) كرده عرض كرد: «اوفيت يابن رسول الله؟» يعني؛ آيا به عهد خود وفا كردم؟

امام (ع) فرمود: «نعم انت امامي في الجنة.» يعني؛ آري تو در بهشت پيش روي من هستي!

به دنبال اين سخن بود كه روح از بدن او پرواز كرد، و در بدن او سيزده تير مشاهده كردند و اين غير از زخمها و ضربه هاي ديگري بود كه بر او وارد شده بود. رضوان الله و سلامه و بركاته عليه و علي من استشهد معه.


پاورقي

[1] مثيرالاحزان، ابن‏نما، ص 44.