مقرم مي نويسد: در اين وقت ياران امام (ع) نگريستند كه جمع زيادي از آنان به شهادت رسيده اند، آنها دو نفري و سه نفري و چهار نفري نزد امام (ع) مي آمدند و رخصت جنگ و جهاد مي گرفتند كه از آن جمله سيف بن حارث بن سريع و مالك بن عبد بن سريع بودند كه هر دو عموزاده و برادر مادري بودند، و اين دو به نزد امام (ع) آمدند و مي گريستند.

حضرت به آنها فرمود: «ما يبكيكما اني لأرجو أن تكونا بعد ساعة قريري العين؟» يعني؛ چرا مي گرييد من اميدوارم كه پس از ساعتي ديدگان شما روشن شود.

عرض كردند: «جعلنا الله فداك ما علي انفسنا نبكي ولكن نبكي عليك، نراك قد احيط بك و لا نقدر أن ننفعك.» خدا ما را به قربان تو گرداند ما براي خود نمي گرييم بلكه براي تو مي گرييم كه مي نگريم اطراف تو را حلقه وار گرفته اند و ما نيز نمي توانيم سودي بر تو رسانده و كاري انجام دهيم.

امام (ع) براي آنها دعاي خير كرد و آن دو در نزديكي آن حضرت جنگ كردند تا به شهادت رسيدند.

و از آن جمله عبدالله و عبدالرحمن فرزندان عروة غفاري بودند كه پيش آمده و جنگ كردند تا به شهادت رسيدند. نيز مرداني چون عمرو بن خالد صيداوي و غلامش سعد و جابر بن حارث سلماني و مجمع بن عبدالله عائذي بودند كه حمله اي سخت بر اهل كوفه افكندند و در دل لشكر كوفه فرورفتند، به گونه اي كه كوفيان ميان آنها و ياران امام (ع) را جدا كردند. امام (ع) برادرش عباس را به ياري آنها فرستاد و آن بزرگوار با شمشير خود توانست آنها را از ميان لشكر كوفه بيرون آورد ولي تمامي آنها به سختي زخمي شده بودند و همچنان كه به طرف ياران امام (ع) مي آمدند لشكر دشمن بر آنها حمله كردند و آنها را كه سخت زخمي و بي حال بودند به شهادت رساندند.

از اينجا به بعد تا ماجراي شهادت جانگداز بني هاشم و امام حسين (ع) در كيفيت شهادت باقيمانده ي اصحاب و ياران آن حضرت و همچنين تقدم و تأخر مبارزه و شهادت آنان ميان تواريخ و مقاتل اختلاف زياد به چشم مي خورد، و به نظر مي رسد كه آنچه مرحوم عبدالرزاق موسوي مقرم در كتاب مقتل خود نوشته و ترتيبي را كه اختيار كرده به صحت و اعتبار نزديكتر باشد اگر چه نقل برخي از كتابهاي ديگر و بخصوص ارشاد


مفيد (ره) شايد معتبرتر از ديگر كتابها باشد جز آنكه آنها اكثرا به طور اجمال و اختصار و به صورت نامرتب ذكر كرده اند. [1] به هر صورت از اينجا به بعد ما نيز به همان ترتيب مقتل مقرم حوادث را نقل مي كنيم و هر جا لازم بود توضيح يا اضافات ديگري را از ساير روايات و كتابها نيز براي شما بيان خواهيم كرد. (ان شاء الله تعالي).