بازگشت

آغاز جنگ و حمله ي نخستين


باقر شريف قرشي در كتاب حياة الامام الحسين (ع) از كتاب تذهيب و التهذيب روايت كرده كه در آن وقت سي نفر از لشكريان عمر سعد بيرون آمده و به لشكر امام (ع) پيوستند، و پسر سعد ترسيد با ادامه اين وضع جمع بيشتري به امام بپيوندند و تزلزلي در آنها ايجاد شود از اين رو تصميم گرفت تا جنگ را شروع كند و به غلامش «دريد» كه پرچم در دستش بود گفت: «اي دريد پرچم را نزديك آر، دريد پرچم را نزديك آورد. سپس عمر بن سعد تيري به كمان گذارد و به سوي لشكر حسين (ع) پرتاب كرد و گفت: «گواهي دهيد كه من نخستين كسي بودم كه تير را رها كردم. به دنبال او لشكرش نيز تيرها را رها كردند و كسي از ياران امام (ع) نبود كه از آن تيرها به او اصابت نكند.»

امام (ع) كه چنان ديد رو به ياران خود كرد و فرمود: «قوموا رحمكم الله الي الموت الذي لابد منه فان هذه السهام رسل القوم اليكم.» يعني؛ برخيزيد خدايتان رحمت كند به سوي مرگي كه چاره اي از آن نيست كه اين تيرها فرستادگان اين مردم به سوي شما هستند.

به دنبال آن حمله عمومي دشمن شروع شد و پس از آنكه گرد و غبار فرونشست پنجاه نفر از ياران امام (ع) به شهادت رسيده بودند.