بازگشت

استمداد حبيب بن مظاهر از بني اسد


در كتاب بحارالانوار و مقتل خوارزمي و انساب الاشراف نقل شده كه چون حبيب بن مظاهر ديد هر روز كه مي گذرد نيروي تازه اي براي عمر بن سعد مي رسد و شمار لشكريان افزوده مي شود، ولي رقم ياران امام (ع) همان افراد اندك هستند نزد آن


حضرت آمد و عرض كرد: «ان هاهنا حيا من بني اسد اعرابا ينزلون بالنهرين و ليس بيننا و بينهم الا رواحة، افتأذن لي في اتيانهم و دعائهم لعل الله أن يجد بهم اليك نفعا او يدفع عنك مكروها.» يعني؛ در اين نزديكي قبايلي از بني اسد هستند كه در كناره ي دو نهر فرود مي آيند و ميان ما و آنها فاصله اي جز شبانگاهي نيست، اجازه مي دهي به نزد آنها رفته و به ياري شما دعوتشان كنم شايد خداوند به وسيله ي ايشان سودي به شما رسانده يا مكروهي را از شما دفع كند.

امام (ع) اجازه دادند و حبيب به نزد آنها رفته و از ايشان خواست تا به ياري فرزند رسول خدا (ص) بروند و نود نفر (و به نقلي هفتاد نفر) دعوت او را پذيرفتند و به سوي كربلا حركت كردند، اما يكي از همان افراد خود را به عمر سعد رسانده و ماجرا را به او اطلاع داد و او نيز چهار صد نفر را به جنگ آنها فرستاد و بر اثر جنگي كه ميان آنها درگرفت جمعي از بني اسد به شهادت رسيدند و بقيه نيز به سوي قبايل خود بازگشتند، و حبيب نيز مأيوسانه به نزد امام (ع) بازگشت و ماجرا را به اطلاع آن حضرت رسانيد. [1] .


پاورقي

[1] در نقل بحارالانوار (ج 44 ص 386) با آنچه در بالا ذکر شده اختلاف در عبارت ديده مي‏شود، و عبارت فوق از مقتل خورازمي و انساب الاشراف است.