بازگشت

روايات و سخناني از امام درباره ي حركت به سوي عراق


در اينجا چند روايت از امام حسين (ع) درباره ي حركت آن حضرت را ذكر مي كنيم كه مي تواند تكمله و متممي براي روايات گذشته و مقدمه اي براي بحثهاي آينده باشد:

1. ابن اثير و ديگران از عبدالله بن عباس و جعفر بن سليمان ضبعي از امام حسين (ع) روايت كرده اند كه فرمود: «و الله لا يدعونني حتي يستخرجوا هذه العلقة من جوفي، فاذا فعلوا سلط الله عليهم من يذلهم حتي يكونوا اذل من فرم المرئة.» [1] يعني؛ به خدا سوگند مرا رها نخواهند كرد تا وقتي كه قلبم را از درونم بيرون آورند، و چون اين كار را كردند خداوند كسي را بر سرشان مسلط گرداند كه خوارشان سازد تا آنجا كه از كهنه ي حيض زنان خوارتر گردند.

2. در همان كتاب كامل ابن اثير نقل شده كه آن حضرت به عبدالله بن زبير كه علت تصميم او را از حركت جويا شد فرمود: «ان أبي حدثني ان لها كبشا به تستحل حرمتها، فما أحب ان أكون أنا ذلك الكبش... و الله لئن اقتل خارجا منها بشبرين أحب الي من ان اقتل خارجا منها بشبر، و ايم الله لو كنت في جحر هامة من هذه الهوام لاستخرجوني حتي يقضوا بي حاجتهم! و الله ليعتدن علي كما اعتدت اليهود في السبت» [2] يعني؛ براستي پدرم براي من حديث كرد كه شهر مكه را بزرگي است كه به وسيله ي او حرمت اين شهر شكسته شود، و من دوست ندارم آن بزرگ من باشم. و به خدا سوگند اگر من دو وجب بيرون مكه كشته شوم بهتر دوست دارم تا يك وجب و هر چه دورتر باشم از مكه و كشته شوم پيش من محبوبتر است و بخدا سوگند اگر من در لانه ي جانوري از اين جانوران باشم مرا بيرون آورده تا آنچه را خواهند نسبت به من انجام دهند و به خدا سوگند اينان همان گونه كه يهوديان درباره ي شنبه راه تجاوز و ظلم را پيش گرفتند نسبت به


به من تعدي و ظلم خواهند كرد.


پاورقي

[1] کامل، ابن‏اثير، ج 4، ص 39. البداية و النهاية، ج 8، ص 169. و در حديثي که از تاريخ ابن‏کثير و ابن‏عساکر نقل شده «فرم الامة» نقل شده (حياة الامام الحسين (ع)، باقر شريف، ج 3، ص 43.).

[2] کامل، ابن‏اثير، ج 4، ص 38. البداية و النهاية، ج 8، ص 169.