بازگشت

هواداران بني اميه


در كنار اين گروه منحرف و گمراه، افراد به ظاهر مسلمان ديگري هم بودند كه به خاطر ثروتي كه اندوخته و منافعي كه داشتند نان را به نرخ روز خورده و پس از ماجراي حكميت و هنگامي كه احساس كردند در كنار علي (ع) و در تحت لواي حمايت از فرزندان معصوم آن حضرت منافعشان تأمين نمي شود، باب دوستي و مراوده با معاويه و بني اميه را باز كرده و پنهاني با شام و دمشق و دربار اموي مكاتبه برقرار كرده بودند و به صورت جاسوسان و ستون پنجمي براي معاويه و امويان در كوفه كار مي كردند. كه امثال شبث بن ربعي و اشعث بن قيس و عمر بن سعد و شمر بن ذي الجوشن از اين قبيل افراد منافق بودند.

آنها كمكهايي هم كه در جنگ صفين و جاهاي ديگر به اميرالمؤمنين (ع) و فرزندان او مي كردند، منافقانه بوده و در دل ايمان و اعتقادي به آن بزرگواران و اهداف عالي


آنها نداشتند؛ و معاويه ي فريبكار نيز براي جذب آنان از هر فرصت و وسيله اي استفاده كرده بود و آنها را به خوبي از درهم و دينار و وعده و وعيدهاي خود آبستن كرده و خريده بود.

و چون وضع اقتصادي و كشاورزي شهر كوفه و نصب و عزلها نيز عموما در دست اين گونه افراد بود بقيه مردم نيز، جز آنها كه ايمان محكمي داشتند، پيرو اينان و تابع امر و نهي اينان بودند.

در اين ميان افراد شيعه، به معناي واقعي، بسيار اندك و انگشت شمار بود و آنها نيز در همه جا فداكاري كردند و ايثارگرانه خود را به كربلا رسانده و در ركاب مولا و سرورشان شربت شهادت نوشيدند.