بازگشت

نتيجه ي بحث


با توجه به آنچه گفته شد به اين حقيقت مي رسيم كه قيام امام حسين (ع) در آن زمان و با آن وضع حكومت مسلمانان، يك وظيفه ي الهي و يك فريضه ي شرعي بود، و بلكه انجام اين وظيفه ي مهم، اختصاصي به شخص امام حسين (ع) نداشت و وظيفه ي هر مسلماني بود. البته در مورد آن حضرت مهمتر و سنگين تر بود؛ از اين رو نبايد درباره ي انگيزه ي اين قيام مقدس بيش از اين به بحث و گفتگو بپردازيم، بلكه اگر بخواهيم بحث بيشتري را در اين باره دنبال كنيم بايد به دنبال پاسخ جويي براي اين سؤال برويم كه ديگران چرا مانند امام حسين (ع) قيام نكردند و مخالفت خود را با آن حكومت ننگين و غيرمشروع اعلام ننمودند؟

و ميان مردم آن زمان نيز بجز بسياري از افراد عوام و بي تفاوت يا فريب خورده، جمع زيادي از افراد دانشمند و متدين و آگاه به اوضاع و احوال بودند كه نه فريب تبليغات فريبنده ي دستگاه بني اميه را مي خوردند و نه زير بار تهديدها و تطميعهاي آنها مي رفتند، و رشد و درك تحليل مسائل را نيز به خوبي داشتند؛ مانند عبدالله بن عباس و عبدالله بن عمر و محمد بن حنفيه و عبدالله بن جعفر و ديگران.

خلاصه بايد علت عدم قيام و حركت نكردن آنها را پيدا كرد نه علت قيام امام حسين (ع) را؛ و بايد اگر لازم باشد راهي براي تبرئه آنها پيدا كرد و عذر آنها را براي نپيوستن به امام حسين (ع) جستجو نمود، وگرنه در چنين شرايطي كه ترسيم شد وظيفه ي هر مسلماني قيام و مخالفت و ضديت با آن حكومت بود.