بازگشت

دوران حكومت ننگين يزيد تا قيام و نهضت امام حسين


در بخش قبلي به طور مشروح سيره ي امام حسين (ع) را در دوران حكومت معاويه، و برخورد آن حضرت را با جريانات و حوادث زمان او بحث كرده و به اينجا رسيديم كه معاويه با تمام ترفندهاي تبليغاتي و نيرنگها و فشارها نتوانست از امام حسين (ع) براي وليعهدي يزيد بيعت بگيرد، و پيوسته نگران مخالفت و قيام آن حضرت بود.

امام (ع) نيز با آنكه با خلافت معاويه و اعمال ننگين و جنايت بار او به سختي مخالف بود و در نامه هاي مختلف و سخنراني هاي خود پيوسته از بيدادگريها و اعمال خلاف اسلام معاويه را به خود مسلمانان گوشزد مي كرد، اما روي مصالحي كه احيانا اشاره به برخي از آنها مي كرد و به دوستان و شيعيان خود تذكر مي داد قيام مسلحانه را در آن روزگار به صلاح اسلام و مسلمين نمي دانست؛ و پيوسته در پاسخ نامه هايي كه به آن حضرت مي نوشتند يا حضورا درخواست قيام مي كردند مي فرمود: «تا معاويه زنده است من چنين كاري را مصلحت نمي دانم و شما نيز در خانه هاي خود باشيد و منتظر فرصت باشيد تا هر وقت مرگ معاويه فرارسيد در اين باره تصميم خواهيم گرفت.» كه نمونه هايي از آن نامه ها و پاسخهاي امام (ع) را در همان بخش ذكر كرديم.

و بدين ترتيب هنگامي كه معاويه از اين جهان رخت بربست و مرگش فرارسيد امام (ع) تصميم خود را گرفت. براي همه ي دوستان و اصحاب و شايد براي خود دستگاه حكومت ننگين يزيد نيز روشن بود كه امام حسين (ع) به حكومت يزيد تن نخواهد داد و بر ضد او قيام خواهد كرد. از اين رو همين كه يزيد به حكومت رسيد هيچ اندوه و همي نداشت [1] بجز آنكه از ناحيه ي امام حسين (ع) و برخي از سرشناسان ديگر كه بيعت نكرده


بودند خيال خود را آسوده سازد و كار خود را با آنها يكسره كند.


پاورقي

[1] عبارت کامل التواريخ ابن‏اثير اين گونه است که مي‏نويسد پس از اينکه يزيد به خلافت رسيد: «و لم يکن ليزيد همة الا بيعة النفر الذين ابوا علي معاوية بيعته...» ج 4، ص 14.