بازگشت

امام با اين نامه موضع خود را در برابر معاويه اعلام كرد


از اين نامه ي تاريخي و مهم امام حسين (ع) براي مردم آن زمان و همه ي مردم طول تاريخ مطالب مهمي روشن گرديد:

1. تا به آن روز در گوشه و كنار دستگاه خلافت معاويه شايع كرده بودند كه امام حسين (ع) به حكومت معاويه و اعمال او راضي است و روي همان مواد صلح برادرش امام حسن (ع) با آنچه مي گذرد مخالفتي ندارد. ولي امام حسين (ع) در اين نامه با صراحت و قاطعيت مخالفت خود را به معاويه و پيروانش اعلام كرد، و همه ي كارهاي او را زير سؤال برد و از بسياري از جنايات او پرده برداشت.

امام (ع) در اين نامه از اينكه تا به آن روز مخالفت خود را با او اظهار نكرده و اعلان جنگ به او و همدستان ستمكارش نداده بود از درگاه خداي بزرگ پوزش خواسته و ترس خود را از اين كار پنهان نمي دارد (و اني لا خشي الله في ترك ذلك منك و من الاعذار فيه اليك...)

2. امام (ع) در اين نامه از چهره كريه و كفرآميز معاويه پرده برداشته و در چند جاي اين نامه معاويه را مردي قاتل و ستمكار و پيمان شكن كه مخالفان خود را با پيمانهاي محكم و سوگندهاي سخت به اينكه آنها را نكشد و صدمه اي نرساند به چنگ آورده است و سپس به قتل رسانده، معرفي مي نمايد!

در جاي ديگر مخالفت علني معاويه را با يكي از قوانين مسلمه ي اسلام و فرامين عاليه ي رهبر گرامي آن كه فرموده بود: «الولد للفراش و للعاهر الحجر» به گوش مردم آن زمان و


آيندگان مي رساند، و پاسخ همه ياوه گوياني امثال ابن حجرها و ديگراني كه سعي كرده اند از معاويه چهره ي يك صحابي مسلمان و پاي بند به اصول اسلامي بسازند را داده است.

و بالاخره فريبكاري او را در تكيه زدن بر جاي رسول خدا (ص) از يك سو، و دستور قتل كساني را كه بر دين و آيين او هستند از سوي ديگر، آشكار ساخته و به طور خلاصه و در يك جمله مي فرمايد: «كانك لست من هذه الامة و ليسوا منك.» يعني؛ گويا تو از اين امت نيستي و آنها نيز از تو نيستند.

3. معاويه با تهديدها و ارعابهايي كه نسبت به امام حسين (ع) انجام داده بود خود به خود امام را واداشت تا مخالفت علني خود را نسبت به او و كارهاي او اعلام نموده و موضع خود را با حكومت او به اطلاع وي برساند؛ و آمادگي خود را براي پيامدهاي اين مخالفت و اعلان جنگ نيز اعلام فرمايد در آنجا كه مي فرمايد: «و اني لا أعلم فتنة أعظم علي هذه الامة من ولايتك عليها و لا أعظم لنفسي و لديني و لامة محمد (ص) افضل من ان اجاهرك فان فعلت فانه قربة الي الله...» نيز آنجا كه فرمود: «... فكدني ما بدالك!» امام (ع) به دنبال اين نامه در عمل خود نيز مخالفت خود را با اعمال جنايتكارانه ي معاويه و دستگاه خلافت او اظهار كرده، و اقدام به تشكيل كنفرانس و سخنراني و افشاگريهاي عمومي، و ضبط اموال حكومتي، و مصادره ي آنها نمود و رسما معاويه را به مبارزه طلبي دعوت كرد، كه تفصيل آن را در ذيل مي خوانيد.