بازگشت

وليعهدي يزيد


بالاخره مي رسيم به همان جنايت بزرگي كه به خاطر آن، معاويه جنايات زياد ديگري را نيز مرتكب شد و بسياري از مصائب بزرگي نيز كه بر سر اسلام و مسلمين آمد از همان جنايت سرچشمه گرفت، و امام حسين (ع) و ياران بزرگوارش نيز جان بر سر مخالفت با اين جنايت باخته و به شهادت رسيدند. اكنون براي آنكه اين جرثومه ي فساد و جنايت را كه به وسيله ي معاويه بر سر مسلمانان مسلط شد بهتر بشناسيد، و در ضمن به عمق قيام خونين امام حسين (ع) پي ببريد اجمالي از زندگي يزيد را در ذيل بخوانيد:

يزيد در سال 25 يا 26 هجري بدنيا آمد. مادرش زني بود بنام «ميسون» دختر بجدل كلبي، و چنانچه در بحارالانوار از كتاب الزام الناصب و غيره نقل شده بجدل كلبي غلامي داشت كه با اين زن مراوده داشت و نطفه ي يزيد از وي بسته شد و نسابه ي كلبي در اشعار خود مي گويد:



فان يكن الزمان أتي علينا

بقتل الترك و الموت الوحي



فقد قتل الدعي و عبد كلب

بأرض الطف أولاد النبي



منظورش از «دعي» ابن زياد است، و منظورش از «عبد كلب» يزيد بن معاويه است. [1] به هر صورت يزيد پس از تولد ميان داييها و خويشان مادرش در بني كلاب در روستاهاي شام بزرگ شد و چون آنها به تازگي از مسيحيت به اسلام گرويده بودند سگ بازي و شراب خوارگي ميان آنها رواج داشت و يزيد از همان كودكي به آن دو معتاد شده بود و به گفته ي علائلي تربيت يزيد تربيت مسيحي خالص بود. [2] .

از نظر قيافه و خصوصيات بدني چنانچه نوشته اند رنگ چهره اش سبزه، و آبله رو و سمين و پرمو بود، و از نظر خلق و خوي همانند جد و پدرش غدار و دورو و هتاك بود. چنانچه مي رسيد علي هندي مي گويد: «يزيد، همانند پدرش معاويه، مردي سنگدل و غدار


بود اگر چه در سياست بازي و شيطنت به او نمي رسيد، ولي در ذات او شفقت و عدالت نيز آفريده نشده بود. از ريختن خون مردم لذت مي برد و از كشتن و شكنجه ديگران نشاط مي يافت و نديمان او كه سگ و بوزينه بودند بهترين شاهد بر خلق و خوي درنده ي او بودند. يزيد همان كسي است كه در جاي خود خواهيم خواند وقتي وليد بن عتبه از امام حسين (ع) خواست تا با او بيعت كند امام (ع) در پاسخ فرمود: «ان يزيد بن معاوية رجل فاسق شارب للخمر، و قاتل للنفس المحرمة، معلن بالفسق و الفجور، و مثلي لا يبايع مثله.» [3] يعني؛ براستي كه يزيد بن معاويه مردي است فاسق و شراب خوار، آدم كش و كسي كه علنا گناه و نافرماني خدا را انجام مي دهد، و كسي همانند من با شخصي مانند او بيعت نخواهد كرد.


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 44، ص 309.

[2] حياة الامام الحسين (ع)، ج 2، ص 180.

[3] سيرة الائمة الاثني عشر، هاشم معروف، ص 41؛ حياة الامام الحسين (ع)، ج 2 ص 255.