بازگشت

گفتار برخي از اهل تاريخ در مورد شركت حسنين در فتح ايران، افريقا


در پاره اي از تواريخ مانند تاريخ طبري و كتاب العبر [1] آمده است كه امام حسن و امام حسين (ع) در زمان عثمان در جنگهاي افريقا كه به سركردگي عقبة بن نافع و عبدالله بن سرح، برادر رضاعي عثمان، اتفاق افتاد و موجب فتح قسمتي از شهرهاي افريقا گرديد شركت داشتند.

همچنين در جنگهايي كه در ايران اتفاق افتاد و به خصوص در فتح طبرستان (مازندران) امام حسين (ع) شركت نموده و در شمار لشكريان اسلام قرار داشت.

نويسنده ي معاصر هاشم معروف حسني مي گويد: «اين مطلب در بسياري از تواريخ و گفتار مورخان نيامده و تنها در اين دو تاريخ آمده است اما اين موجب ترديد يا عدم صحت يا انكار اين واقعه نمي شود، چون بسياري از حقايق تاريخي در نقل اينها مهمل مانده و نقل نشده است.»


نگارنده گويد: اين مطلب صحيح است ولي گاهي است كه عدم نقل مورخين به ضميمه ي قرائن و مطالب ديگر مي تواند شاهدي بر عدم وقوع آن حادثه باشد كه اينجا از همين گونه است؛ با توجه به اينكه علي (ع) در ماجراي خلافت و رهبري مسلمانان پس از رسول خدا (ص) مظلوم واقع شده بود و به تعبير خود آن حضرت كه در خطبه ي شقشقيه آمده است: «اري تراثي نهبا» ميراث آن حضرت به تاراج رفته بود و حكومت ديگران و خلافت آنان در نظر فرزندان رسول خدا (ص) محكوم بود.

به اين ترتيب آن فرامين و عزل و نصب ها و جنگ و صلحها و همه ي آثار و لوازم و پيامدهاي آنها نيز محكوم بود. از اين رو روي قاعده و مجراي طبيعي عدم شركت آنان در اين گونه امور اعم از نظامي و سياسي امري طبيعي است، مگر آن مواردي كه مشمول تقيه و از روي ناچاري بود، كه به خاطر مصالح عاليه اسلام و حفظ كيان و نظام الهي ناچار مي شدند در مراسمي مانند جماعات و اجتماعات ديگر شركت كنند؛ كه آنها نيز خلاف مجراي طبيعي و وظيفه ي عادي آنان بوده است.

از اين رو همين اهمال در نقل مورخين مي تواند بهترين دليل بر شركت نكردن آنان در اين جنگها و عدم وقوع چنين اموري باشد، و با نقل يكي دو حديث غير معتبر نمي توان چنين مطلبي را اثبا كرد. و الله اعلم.

از اين روايت بي اعتبارتر و نادرست تر روايت ديگري است كه هم ايشان نقل كرده اند كه برخي گفته اند امام حسين (ع) در زمان معاويه نيز در جنگ قسطنطنيه كه به دستور معاويه و با سركردگي فرزند فاسقش يزيد بن معاويه انجام مي شد شركت داشته است؛ [2] كه خود مؤلف، هاشم معروف، نيز آن را مخدوش دانسته و نپذيرفته است؛ و با توجه به آنچه گفتيم از نظر ما قطعا مردود و مخدوش و غيرقابل قبول مي باشد.

نظير اين روايات در بي اعتباري و خدشه دار بودن رواياتي است كه حكايت از شركت حسنين (ع) در دفاع از خانه ي عثمان هنگام حمله ي انقلابيون مدينه و شهرهاي ديگر كه منجر به قتل عثمان گرديد دارد، كه آن روايات نيز جز در پاره اي از كتابهاي اهل سنت ذكر نشده و به نظر مي رسد ايادي سياست بازان در جعل و نقل آنها دخالت داشته و روي اغراض و بهره برداري هاي سياسي آنها را نقل كرده اند؛ چنانچه در شرح حالات سبط اكبر رسول خدا (ص) حضرت امام حسن مجتبي (ع) تذكر داديم و با شرح بيشتري سند


مجعول بودن اين گونه روايات را ذكر كرده ايم كه مي توانيد به آنجا رجوع كنيد. [3] در صفحات آينده نيز شمه اي از اين روايات خواهد آمد.


پاورقي

[1] تاريخ طبري، ج 5 ص 57 و 58 و کتاب العبر ابن‏خلدون، ج 2، ص 135 - 128.

[2] سيرة الائمة الاثني عشر. هاشم معروف، ج 2، ص 25.

[3] زندگاني امام حسن (ع)، بخش چهارم.