بازگشت

غصب فدك


خلفا علاوه بر محروم ساختن فاطمه عليهاالسلام از ارث پيامبر صلي الله عليه و آله، فدك را نيز از او ستاندند. فدك منطقه اي بود كه اهالي آن بدون درگيري و جنگ تسليم پيامبر صلي الله عليه و آله شدند و نصف اراضي خود را به آن حضرت صلي الله عليه و آله بخشيدند. وقتي آيه «و آت ذا القربي حقه»؛ (حق خويشان خود را به آنها پرداخت كن.) نازل شد، پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله فدك را به فاطمه عليهاالسلام بخشيد. [1] وقتي ابوبكر به خلافت رسيد، حق فاطمه عليهاالسلام را تصاحب كرد و فريادهاي آن حضرت عليهاالسلام و همسر گرامي اش نيز به جايي نرسيد.

آيا ممكن است فاطمه زهرا عليهاالسلام با آن مقام بلند و قدسي كه دارد ادعاي خلاف نموده باشد؟! اگر ابوبكر او را راستگو مي دانست پس چرا به سخنان او اعتنا نكرد.

ابن ابي الحديد روزي همين پرسش را از استادش فارقي پرسيد او تبسمي كرد و سپس گفت: «اگر ابوبكر آن روز «؛ فدك» را به مجرد ادعاي زهرا عليهاالسلام به وي داده بود فردا برمي گشت و ادعا مي كرد كه خلافت حق شوهرش علي است و ابوبكر را از مسندش پايين مي كشيد! ابوبكر هم نمي توانست خود را معذور بدارد؛ زيرا قبلا پذيرفته بود كه دختر پيغمبر در آنچه مي گويد راستگو است و نيازي به شاهد ندارد.» [2] .

علاوه بر سخن «فارقي» مطلب اين بود كه اگر ارث فاطمه عليهاالسلام و فدك را به او مي دادند علويون تقويت مي شدند و ممكن بود قدرتي كسب كنند كه خلافت را از آنها بستانند.


پاورقي

[1] ميزان الاعتدال، ج 2، ص 288، کنز العمال، ج 2، ص 158؛ مجمع البيان و در المنثور ذيل آيه 26 اسراء.

[2] الاجتهاد في مقابل النص، ص 125.