بازگشت

جلوگيري از انتشار احاديث پيغمبر


ممنوعيت انتشار احاديث نبوي، پيامد ديگر جريان سقيفه بني ساعده است.خلفاء علي رغم توصيه هاي فراوان رسول خدا صلي الله عليه و آله به حفظ و نشر سنت، با اهداف خاصي از آن جلوگيري كردند، و با اين حركت ناشايست، زمينه جعل حديث، تفسير به رأي قرآن، اجتهادات بي اساس و.. را پديد آوردند. وقتي كتابت و نقل احاديث پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله ممنوع شد، حكام خوشگذران دنياطلب، به راحتي توانستند اعمال خود را توجيه كنند. چنانكه، خاندان اموي براي توجيه جنايات خود به تأويل آيات قرآن كريم پرداختند و با همان توجيهات باطل در مقابل اهل بيت پيغمبرصلي الله عليه و آله ايستادند. و علي عليه السلام در اين باره مي فرمايد:

«... اكنون با برادران اسلامي خويش به خاطر تمايلات نابه جا و كجي ها و انحرافات و


شبهات و تاويلات ناروا مي جنگيم.» [1] .

به عبارت ديگر، مبناي فرهنگي و فكري تخلف هاي خلفاي بني اميه و بني عباس از همين طريق فراهم آمد، و با توجيهات غلط مباني اسلامي بود كه فساد، جامعه ي اسلامي را فراگرفت و و حق و باطل مخلوط شد و معاوية بن ابي سفيان به عنوان اميرالمؤمنين معرفي گرديد و فرزند هوس باز او بر جايگاه رسول خدا صلي الله عليه و آله تكيه زد و جامعه اسلامي را آن چنان به انحطاط كشيدند كه قرآن كريم و سنت پيامبر صلي الله عليه و آله در آستانه ي نابودي قرار گرفت.

چنانكه امام حسين عليه السلام فرمود:

«من شما را به كتاب خدا و سنت پيامبرش فرامي خوانم. زيرا سنت پيامبر صلي الله عليه و آله از بين رفته و بدعت زنده شده است.» [2] .

در اينجا به لحاظ اهميت مسأله منع كتابت و نشر احاديث نبوي و آثار سوء آن در روند تحولات فرهنگي جهان اسلام آن را به اختصار مورد بحث قرار مي دهيم.


پاورقي

[1] «انما اصبحنا نقاتل اخواننا في الاسلام علي ما دخل فيه من الزيغ و الاعوجاج، و الشبهة و التأويل.» نهج‏البلاغه، خطبه‏ي 121.

[2] تاريخ طبري، ج 3، ص 305؛ الکامل في التاريخ، ج 3، ص 553؛ بحارالانوار، ج 44، ص 340.