بازگشت

تحول ادبي


يكي از تحولاتي كه با بعثت پيغمبر صلي الله عليه و آله آغاز شد و در طول 23 سال رسالت آن حضرت رو به كمال رفت، انقلاب ادبي بود. در دوران جاهلي گرچه شعر و خطابه بين مردم رايج بود؛ اما از مضامين عاليه و احساسات پاكي انساني بهره اي نداشت.

اسلام با واجب دانستن خطابه در نماز جمعه، توجه مسلمانان را به فن خطابه جلب كرد و با ارائه رهنمودها و معارف بلند، آن را پيش برد و خطيب هاي فراواني تربيت كرد.

استاد مطهري در اين زمينه مي نويسد:«اسلام در دامن خودش خطباي بسيار زيردستي پرورش داده است كه بسياري از آنها به نام خطيب معروف مي باشند. در كتب رجال و تراجم، اشخاص زيادي را مي بينيد كه به نام خطيب معروف بوده اند، يكي به نام خطيب رازي، يكي به نام خطيب مصري، يكي به نام خطيب دمشقي... اينها همه مردمي


بوده اند كه شهرتشان در زمان خودشان و زمان هاي بعد به عنوان سخنسرا بوده است.» [1] .

اگرچه اسلام در شكل و قالب شعر و خطابه تأثير داشت لكن آنچه در اين زمينه داراي اهميت است تحول عميقي است كه اسلام از نظر محتوا و معنا در آنها ايجاد كرد. اشعار و خطابه هاي جاهلي عمدتا در توصيف قبيله ي خودي و هجو قبيله ي بيگانه، و توصيف محيط و حيوانات اطراف او خلاصه مي شد. اسلام معارف بلند الهي، مسائل معنوي و اجتماعي، حكمت هاي انسان ساز و مسائل اخلاقي را در قالب شعر و خطابه عنوان كرد. و قرآن كريم به عنوان نمونه ي اعجاز ادبي در فصاحت و بلاغت خدمت بزرگي به شعرا و خطبا نمود. و شخص پيامبر صلي الله عليه و آله و خليفه او علي بن ابي طالب عليه السلام اولين خطبه هاي غراء و پرمحتوا را ايراد فرمودند.

اما در زمينه ي كتابت، عرب جاهلي سابقه چنداني نداشت؛ و مطالب زيادي درباره نويسندگي نمي دانست. به بركت اسلام كتابت و نويسندگي نيز بين عرب ها رواج يافت و قرآن كريم به جهت توجه دادن مسلمانان به نويسندگي در اولين آياتي كه بر پيامبر صلي الله عليه و آله نازل فرمود، قلم را به عنوان وسيله تعليم و تعلم معرفي كرد. [2] .


انا جعلنا ما علي الارض زينة لها لنبلوهم ايهم احسن عملا. [3] قرآن كريم


پاورقي

[1] ده گفتار، شهيد مطهري قدس سره، ص 194.

[2] «اقرأ و ربک الاکرم، الذي علم بالقلم.» سوره‏ي علق (96)، آيات 3 و 4.

[3] کهف (18)، آيه 7، ما آنچه را که بر روي زمين است زينت آن قرار داديم تا آنان - انسان‏ها را - بيازماييم که کدام يک در عمل و رفتار خود نيکوترند.