بازگشت

ادبيات بي محتوا


شعر و خطابه تا حدي بين اعراب قبل از اسلام رواج داشته است. اما از آنجا كه اشعار و خطابه هاي آنها از محتواي عالي و احساسات پاك انساني تهي بوده، هرگز نشانه فرهنگ و دانش آنها به حساب نمي آيد.

عرب جاهلي در مجالس عيش و عشرت و در ميادين جنگ و تحريك به انتقام و يا نشان دادن فضل و برتري خود و هجو قبيله ي مخالف به شعر و خطابه اقدام نموده است.

يعقوبي مي گويد: «شعر در ميان عرب به جاي حكمت و دانش بود، و يكي از مفاخر قبيله اي به شمار مي رفت كه هدف آن هدف تخاصم با يكديگر و مدح و هجو نمودن همديگر بوده است.» [1] .

آلوسي در اين باره مي گويد:«از آنجا كه عرب جاهلي تفاخر به حسب و نسب مي كرد و قصد داشت تا شرف و مجد و آقايي خود را حفظ كند وقتي حوادثي از قبيل جنگ و غارت در بين آنها پديد مي آمد آنان محتاج ترين افراد به كلماتي بودند تا آنها را نسبت به ثار و انتقام تحريك كند و دور كننده قبيله شان از ننگ و عار باشد لذا آنها علاوه بر استفاده از شعر، در اين باب از خطابه نيز استفاده مي كردند.» [2] .

اين مطلب با نگاهي گذرا به «معلقات سبع» يعني اشعار برگزيده ي قرن ششم ميلادي


كه برجسته ترين اشعار عصر جاهلي به حساب مي آمد روشن خواهد شد. اين اشعار به خاطر عظمتي كه نزد مردم داشته است بر حرير مصري و با آب طلا نوشته شده و بر ديوار كعبه آويخته بود. محتواي آنها چيزي جز شراب، معشوقه، شمشير و شتر و... چيز ديگري نيست به عنوان نمونه شعر «طرفة» شاعر يكي از معلقات سبع را ذكر مي كنيم:

او در وصف شتر مي گويد:«... چون مي ايستد در عظمت و شكوه درست چون پل هاي رومي است. گلگونه، قوي پشت، تكاور و سبك رفتار است، كوهانش چون طاقي است كه از سنگ هاي سخت برآمده است. گاهگاهي ناقه من با آن سر بزرگ و دست و پاي بلندش چنان در رفتار به نشاط مي آيد كه هر بار از جاده خارج مي شود...» [3] .

قرآن كريم در مذمت شعراي عصر جاهلي مي فرمايد:

«والشعراء يتبعهم الغاون - الم تر انهم في كل واد يهيمون» [4] .

شاعران كساني هستند كه گمراهان از آنان پيروي مي كنند آيا نمي بيني كه آنها در هر وادي سرگردانند.


و كذلك ما ارسلنا من قبلك في قرية من نذير الا قال مترفوها انا وجدنا اباءنا علي امة و انا علي اثارهم مقتدون. [5] و اين گونه در هيچ شهر و دياري پيش از تو پيامبر انذاركننده اي نفرستاديم مگر اينكه ثروتمندان مست و مغرور آن گفتند:«ما پدران خود را بر آييني يافتيم و به آثار آنان اقتدا مي كنيم.» قرآن كريم


پاورقي

[1] تاريخ يعقوبي، ج 1، ص 262.

[2] بلوغ الارب، ص 151.

[3] معلقات سبع، ترجمع عبدالحميد آيتي، اشرافي، ص 32.

[4] شعراء (26)، آيات 225 - 224. جهت اطلاعات بيشتر در اين زمينه به تفسير الميزان و مجمع البيان ذيل اين آيه شريفه مراجعه فرماييد.

[5] زخرف (43)، آيه‏ي 24.