بازگشت

انحطاط روحي و اخلاقي مردم


آسيب ديگري كه متوجه مردم بود اختلال و انحطاط روحي بود. مردم دوگانگي شخصيت شديدي داشتند؛ يعني در قلب از حكومت سخت ناراحت بودند ولي بر اساس منافع خود با حكومت همراهي مي كردند و جرأت اعتراض نداشتند همان مصداق قلوبهم معكم و سيوفهم عليكم بودند. اين دوگانگي روحي بود كه منافع خود را بر پسر پيامبر (ص) و فاطمه (س) ترجيح دادند و بر روي او شمشير كشيدند. امام در يكي از سخنرانيهاي خود در روز عاشورا خطاب به كوفيان مي گويد: «فهلالكم الويلات تركتمونا و مشيم و الجاش طامن و الراي لما يستحصف.» يعني واي شما چرا آن وقت كه هنوز شمشيرها در نيام و دلها آرام بود و ما تصميم قطعي درباره حركت به كوفه نگرفته بوديم ما را رها نكرديد. [1] يعني شما كه اين ماهيت كثيف منافقانه و ترسو را در خود داشتيد و حاضر نبوديد منافع خود را بر من برتري دهيد و جرأت به پاخاستن را نداشتيد چرا از اول همين را آشكار نكرديد و چرا با اين وضع خود ما را دعوت كرديد.


پاورقي

[1] احتجاج - ج 24:2.