بازگشت

هجوم سراسري


سپاه دشمن كه از پيوستن حر و چند نفر ديگر به سپاه امام حسين عليه السلام احساس خطر و ريزش نيرو كرده و ادامه اين وضعيت را به زيان خود مي ديد، فرمان حمله را صادر كرد. عمر بن سعد با رها كردن تيري به سوي سپاهيان امام حسين عليه السلام جنگ را به طور رسمي آغاز و سپاهيان نگون بخت خود را به نبرد و تهاجم ترغيب و تشويق كرد.

در اندك مدتي دو سپاه به يكديگر نزديك شده و با ابزارهاي جنگي آن روز به نبرد پرداختند. در اين نبرد، شگفتي تاريخ به وقوع پيوست و معادلات نظامي در هم ريخت، و آن، دفاع يك سپاه كمتر از صد نفر كه برخي از آنان را نوجوانان و يا كهن سالان و سالخوردگان تشكيل مي دادند، در برابر يك سپاه چند ده هزار نفري بود. اين سپاه اندك، با دلاوري و دليري تمام از حيثيت و موجوديت خويش و اعتقادات و اصول مذهبي و سياسي خود دفاع و پاسداري نموده و مغلوب دشمن نشدند.

هر يك از ياران امام حسين عليه السلام با ده ها تن از نيروهاي دشمن به نبرد نابرابر و تن به تن پرداخت ولي هيچ گونه سستي و ترديدي در وي ملاحظه نمي شد و اين روحيه بالاي رزمي اعتقادي براي دشمن، سنگين و كمر شكن بود. ياران امام حسين عليه السلام با سرافرازي، به شرف شهادت نايل شده و يا با ادامه دلاوري، دشمن را مستاصل و زمين گير نمودند.

تصور دشمن در آغاز بر اين بود كه سپاه كم عده امام حسين عليه السلام در لحظات نخستين هجوم سراسري، نابود شده و از هستي ساقط مي شوند و غائله كربلا به راحتي پايان مي پذيرد، ولي پس از درگير شدن با آنان، تازه فهميدند كه با كوهي استوار از ايمان و عقيده روبرو شدند و از ميان بردن آنان، كار آساني نيست.

ياران امام حسين عليه السلام از بامداد تا عصر عاشورا نبرد را ادامه داده و تا آخرين قطره هاي خون خود از قيام امام حسين عليه السلام پاسداري كردند.

محدث قمي از محمد بن ابي طالب موسوي روايت كرده است كه در اين نبرد، پنجاه تن از ياران امام حسين عليه السلام به شهادت رسيدند. [1] .


پاورقي

[1] منتهي الامال، ج 1، ص 349.