بازگشت

جنگ طلبي عبيدالله بن زياد


عبيدالله كه از كوفه بر جريان كربلا و نحوه رفتار عمر بن سعد با امام حسين عليه السلام نظارت داشت، حاضر به مصالحه و پايان دادن ماجرا بدون خونريزي نبود و تلاش مي كرد كه اين امر را حادتر كند. به همين جهت در روز هفتم محرم نامه اي براي عمر بن سعد فرستاد و به وي فرمان داد كه ميان امام حسين عليه السلام و رود فرات، حائل گردد و نگذارد كه آن حضرت و يارانش از آب فرات استفاده كنند، [1] تا در فشار قرار گرفته و تسليم گردند. عمر بن سعد كه به خاطر دل بستگي به حكومت ري، حاضر به انجام هر كاري بود، فرمان عبيدالله را بلافاصله به اجرا درآورد. وي، عمر عمرو بن حجاج زبيدي را با پانصد سواره نظام، موكل آب فرات نمود، تا از سپاه امام حسين عليه السلام كسي از اين آب استفاده نكند. [2] .

سپاهيان عمر بن سعد از روز هفتم با شدت تمام از آب فرات مراقبت مي كردند و مانع دسترسي ياران امام حسين عليه السلام به آن شدند. وليكن علي رغم تلاش پي گير آنان، ياران امام حسين عليه السلام تا شب عاشورا از تاريكي شب استفاده كرده و خود را به رود فرات رسانده و آب خيمه ها را تامين مي كردند. از جمله عباس عليه السلام در اين كار پيش قدم بود.

ابوالفضل العباس عليه السلام در غيرت و وفاداري، ضرب المثل دوست و دشمن است، هرگاه صداي ضجه كودكان تشنه لب را مي شنيد. از خود بي خود مي گرديد و دل به دريا مي زد. آن دلاور هاشمي، در شب همان روزي كه آب را بر روي آنان بسته بودند، به همراه پنجاه نفر از ياران امام حسين عليه السلام وارد شريعه فرات شد و به اندازه لازم، براي خيمه گاه آب آوردند. [3] .


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 44، ص 315 (باب 37، روايت 1).

[2] همان، ص 389 (باب 37، روايت 2).

[3] کشف الغمه، ج 2، ص 226، معالم المدرستين، ج 3، ص 102 و منتهي الامال، ج 1 ص 335.